چکیده:
در این مقاله با به کارگیری چارچوب مدل رشد درونزا به بررسی رابطه بین سیاستهای
تجاری و رشد صنعتی در ایران مبتنی بر رویکرد همانباشتگی جوهانسن(1988) و مدلسازی
تصحیح خطا طی دوره زمانی 80-1338 میپردازیم. نتایج تجربی حاکی از وجود یک رابطه
تعادلی همانباشته بین تابع ارزش افزوده صنعتی و عوامل تعیینکننده آن نظیر تشکیل
سرمایه، نیروی کار، سرمایه انسانی، صادرات حقیقی و نرخ تعرفه وارداتی است. به منظور
پویاییهای کوتاهمدت دروننمونه و بروننمونهای از دو ابزار مدلهای تصحیح خطا و
تجزیه واریانس (VDCS) و تابع عکسالعمل آنی (IRFS) استفاده گردید. نتایج حاصل از
VECM نشاندهنده وجود علیت از طرف متغیرهای سمت راست مدل به سمت متغیر ارزش افزوده
صنعتی است. به عبارت دیگر حاکی از درونزایی متغیر وابسته میباشد. از طرف دیگر
شواهد ناشی از VDCS حاکی از آن استکه دو متغیر صادارت حقیقی و نرخ تعرفه وارداتی
نقش تعیینکنندهای در توضیح دهی ارزش افزوده صنعتی داشته است. همچنین شواهد IRFS
حاکی از وجود همگرایی در رابطه بلندمدت تعادلی میباشد.
خلاصه ماشینی:
"نتایج تجربی حاکی از وجود یک رابطه تعادلی همانباشته بین تابع ارزش افزوده صنعتی و عوامل تعیینکننده آن نظیر تشکیل سرمایه، نیروی کار، سرمایه انسانی، صادرات حقیقی و نرخ تعرفه وارداتی است.
نوآوری این مطالعه را میتوان در سه زمینه معرفی نمود اولا دراین مطالعه مدل سرمایه انسانی رشد درونزای لوکاس (1988) را با واردنمودن شاخص آزادسازی در غالب متغیرهای صادرات حقیقی و نرخ تعرفه وارداتی تعمیم داده است و ثانیا صحت اعتبار مدل لوکاس (1988) در اقتصاد ایران مورد بررسی قرار میگیرد.
جدول 2ـ مطالعات آزادسازی تجاری و رشد اقتصادی در کشورهای در حال توسعه با استفاده از چارچوب مدل رشد درونزا نتایج روش نویسندگان خوبی و معنیداری مدل رشد درونزا، وجود رابطه مستقیم میان باز درون تجارت و رشد اقتصاد تجزیه و تحلیل رگرسیونی با استفاده از دادههای سریهای زمانی 85 ـ1960 برای 90 کشور در حال توسعه.
بر اساس نتایج الگوی کوتاهمدت ضریب (1-)EC منفی (46/0-) و کوچکتر از واحد بوده و این امر حاکی از آن است که اگر از دوره t به دوره 1+t حرکت کنیم به میزان 46 درصد انحراف ارزش افزوده صنعتی از مسیر بلندمدتش توسط متغیرهای الگو تصحیح شده و به سمت روند بلندمدت تعادلی خود حرکت میکند.
پایه نظری جهت زمینهسازی کار این تحقیق جهت بررسی رابطه بین آزادسازی تجاری و رشد صنعتی در اقتصاد ایران مبتنی بر مدل سرمایه انسانی رشد درونزای لوکاس (1988) و مطالعه داتا و احمد(2001) قرار دارد.
لذا یک رابطه تعادلی همانباشته بین تابع ارزش افزوده صنعتی و عوامل تعیینکننده آن نظیر تشکیل سرمایه، نیروی کار سرمایه انسانی، صادرات حقیقی و نرخ تعرفه وارداتی مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد."