چکیده:
ملائکه بخش قابل توجهی از مباحث عهدین را به خود اختصاص داده و از آنجا که یکی از مبانی اعتقادی ادیان الهی اعتقاد به ملائکه است، به تصویرکشیدن جایگاه و صفات و خصوصیات ملائکه می تواند بیانگر نوع نگرش و جهان بینی و میزان قوت مبانی اعتقادی پیروان عهدین و توجیه گر تفکر و اندیشه آنان باشد زیرا این موضوع به مسائلی چون: توحید افعالی، توحید ذاتی و صفاتی و حتی توحید در عبودیت، چگونگی ثبت اعمال و رسیدگی به آنها در برزخ و قیامت و ایمان به جهان غیب و چگونگی ارتباط با آن عالم و چگونگی مدیریت جهان توسط خداوند و تعریف دستگاه پر عظمت سلطنت الهی و ربوبی و چگونگی تقسیم ارزاق خلق و پاداش و مجازات آنها و... مربوط می شود که بیانگر و معرف جایگاه هر دین نسبت به سایر ادیان می باشد.
خلاصه ماشینی:
"به عقیده آنان اعتقاد به وجود فرشتگان با دریافت های نوین از جهان و خدا همخوانی ندارد و نمیتواند با عقل گرایی مدرن سنخیتی داشته باشد (موسوی گرمارودی،1387: 210) در کتاب گنجینه تلمود فرشتگان دارای اختلاف رأی و استقلال هستند: «حتی اگر نهصد و نود و نه فرشته به محکومیت فردی رأی دهند، و فقط یک فرشته به برائت او رأی دهد، ذات قدوس متبارک شاخص ترازوی عدالت را به نفع او متمایل میسازد» (کهن،1382: 44-45)، همچنین آنها را پدید آمده از نهری از آتش بر میشمرد (همان:69) (دانیال،7: 10) بنابراین، گرچه کسانی مانند ابن میمون به تاویل و تفسیر نقل های مخالف و بعضا متعارض کتاب مقدس در توصیف فرشتگان پرداخته اند و در مواردی این توصیفات مشابه توصیفات قرآن است، اما امتیاز قرآن در این است که اولا: متن قرآن از این تعارضات به دور است و اگر هم تعارضی ظاهری در آن دیده شود، به دلیل آنکه شیوه بیان قرآنی معمولا اختصار و بیان کلیات است، موارد آن بسیار کمتر از عهدین است و به دلیل اینکه لفظ به لفظ متن آن وحیانی است، ظرفیت وصلاحیت تأویل و رفع تعارض را دارد و ثانیا: بیان قرآن در توصیف ملائکه بیان تنزیهی است در حالی که متن عهدین درتوصیف ملائکه در مواردی آنچنان تجسیمی است که کسانی چون ابن میمون به سختی به توجیه و تأویل آنها واقف به همه امور نیستند بلکه گاه پاسخی برای پرسشهایی که از آنان میشود ندارند و مجبورند به جهل خود اعتراف کنند (کتاب عزرا، 4: 51)."