چکیده:
منطقالطیر عطار نیشابوری هم در قالب و ساختار ارائهی مفاهیم و هم در محتوا و ارزش معنایی، دارای اهمیت بسیار است. این منظومه با داشتن پشتوانهی فرهنگی گسترده در تاریخ بشر، همچنین داستانی منسجم و قدرتمند، توانسته است در طول تاریخ به حیات خود ادامه دهد و در اذهان مخاطبان بسیار، تأثیرگذار باشد. منطقالطیر، جزء معدود آثار ادبی ایران است که در دهههای اخیر با اقبال نمایشنامهنویسان ایرانی و خارجی مواجه شده و بارها بر روی صحنههای نمایش ایران و کشورهای مختلف جهان، به اجرا درآمده است. در این مقاله ضمن بررسی پیشینهیتاریخی و فرهنگی منطقالطیر، وجوه تمایز اقتباس ژان-کلود کریر از اقتباسهای ایرانی، بر اساس تفاوت در ساختارهای تآتری و نوع اقتباس، به روش توصیفی- تحلیلی بررسی و تبیین میشود.
Attar’s Manteq-o-Teyr (Conference of the Birds) is one of the few works which has found favor with the West in recent decades and، with their special definition of mysticism، has frequently been performed in drama scenes all over the world. In this article، while reviewing the origins of Manteq-o-Teyr، I will compare the adaptations of this mystical poem by authors from outside Iran، Especially Jean-Claude Carrière، with authors from inside of Iran، using descriptive-analytic method. In comparing such adaptations، I will evaluate their strong and weak points based on presentation capabilities and aspects of this poem. The results indicate that by structure، innovation and deconstructing the structural rules of theater and its use of Brecht structure، very close to the narration of Manteq-o-Teyr، in collation with Aristotelian structure، this adaptation has been able to distinguish Carrière theater from the domestic adaptations; there are، though، many differences between Manteq-o-Teyr and its adaptations، especially Carrière adaptation، in terms of theme and content. This same gap shows that this work deserves more attention and more serious and effective adaptations. Adaptations، which are indicative of Attar’s thoughts and the Islamic mystical soul of the poem، while applying new theatrical structures as well.
خلاصه ماشینی:
com تاریخ وصول: 28/11/93 تاریخ پذیرش: 5/7/94 اگرچه نمایش با تعریف ارسطویی آن در ایران تا عصر مشروطه شکل نگرفت ولی ازآنجاکهاغلب محققان معتقدند سرچشمهی تآتر داستانسرایی است،در ادب کهن ایران هم متونی موجود است که بنا بر عناصر مشترک بین ادبیات نمایشی (drama) و ادبیات داستانی (fiction)، دارای ظرفیتهای نمایشی است.
علیرغم قبول آشفتگی تعاریف نمایشو معضل فهم فلسفی تفاوت نمایشبا ادبیات داستانی،در بین پژوهشگرانی که به بررسی جنبههای نمایشی ادبیات کهن میپردازند، باید پذیرفت برخی از این کوششها نه به دنبال تعمیم پارهای از نظریههای نمایشی و اثبات اینهمانی ویژگیهای دراماتیک یا گاه سنت نمایشی در آنهاست، بلکه به دنبال اثبات این مطلب است که متون ادبی ایرانی در پیوند با ساختارهای نمایشی و با اقتباس میتواند نیازهای نمایشی جامعهی ایرانی و حتی جهانی را در حوزههای انسانی و عرفانی تأمین کند و در الگوهای مختلف ارسطویی و اپیک و...
دربارهی اقتباس عملی از آثار عطار بهویژه منطقالطیر بهعنوان اثری عرفانی و رمزی برای نمایشنامه تاکنون کوششهای فراوانی صورت گرفته است که در بخش مقایسهیاقتباسهای ایرانی و خارجی از آنها سخن به میان میآید ولی از بعد نظریجز سه پایاننامه با نامهای «بررسی جنبههای نمایشی داستان شیخ صنعان عطار نیشابوری»، پایاننامه کارشناسی ارشد شهاب مجدی در دانشگاه تربیت مدرس (1380)، «بررسی جنبههای نمایشی در شماری از داستانهای تذکرهالاولیاء عطار نیشابوری"پایاننامه کارشناسی ارشد فهیمه سهیلیراد در دانشگاه تربیتمدرس (1382) و «تأویلجنبههای ادبی و نمایشی «منطقالطیر» عطار «مجمع مرغان» ژان- کلود کریر» پایاننامه کارشناسی ارشد لیلا منتظری در دانشگاه تربیت مدرس (1388) و برخی مطالب پراکنده در فضای مجازی و اینترنت، کوشش شاخصی صورت نگرفته است.