چکیده:
میرعمادالحسنی از بزرگان خط و خوشنویسی ایران است که توانسته خط نستعلیق ایران را به اوج و کمال برساند، بهنحویکه او را بزرگترین نستعلیقنویس تاریخ خوشنویسی میدانند. محمداسعدالیساری خوشنویس معروف ترک، یکی از بسیار هنرمندانی است که تحت تاثیر این هنرمند ایرانی بوده؛ آثاری که خلق کرده قرابت بسیار نزدیکی به آثار وی دارد بهطوریکه گاه، در تشخیص آثار آنان اشتباه رخ میدهد. در بررسی برخی از آثار محمداسعدالیساری بهنظر میرسد که کپی کاملی از آثار میرعماد صورت گرفته باشد. ازاینرو در این مقاله، دو اثر چلیپا از این هنرمندان را موردبررسی قرار میدهیم که شباهت بسیاری بههم دارند؛ سعی برآن است که قواعد بهکاررفته در نگارش این دو اثر باتوجهبه شواهد ظاهری استخراج و وجوه افتراق و اشتراک آنها مشخص شود. ازآنجاییکه در یک اثر چلیپا قواعد و نکات مهمی در ساختار و هندسه آن نهفته است، شناخت این هندسه میتواند استخراج اطلاعات صحیح از خط نستعلیق و چلیپا را بر ما میسر سازد. در این روند، با مقایسه این دو اثر به نحوه نگارش دو استاد پرداخته و باتوجهبه اختلاف زمانی دو اثر و شیوه اجرا، به تفاوتها و شباهتهای موجود بین آنها اشاره میگردد. نکات بهدستآمده در مرحله نتیجهگیری، میتواند برای هنرمندان خوشنویس راهگشا و سودمند باشد. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی بوده و با روش توصیفی انجام پذیرفته است. یافتهاندوزی به شیوه کتابخانهای و تجزیه و تحلیل آن کیفی و غیرنقلی است.