خلاصه ماشینی:
"ولی مگر سیاستها و عوالم دیگر بدون خشونت بوده است؟ پاسخ پرسش هرچه باشد و حتی اگر ثابت شود که خشونت از تاریخ بشر منفک نمی شود و صفحات صلح در کتاب تاریخ سفید است، بازهم نمی توانیم جنگ و خشونت را بنیاد و مقوم همه تاریخ ها و دوران ها بدانیم اما در دوره جدید قضیه صورت دیگر دارد بنظر هانا آرنت: «خشونت امری که بدون آن هرگز هیچگونه ساختن یا تولیدی ممکن نیست همواره نقش مهمی در طرحهای سیاسی و تفکر مبتنی بر تفسیر عمل بر حسب ساختن ایفا کرده است اما تا عصر مدرن این عنصر خشونت کاملا نشان ابزاری داشت و وسیله ای بود که برای توجیه و تجدید خود نیازمند غایتی بود به طوری که تجلیل خشونت از آن حیث که خشونت است مطلقا در سنت سیاسی پیش از عصر مدرن سابقه ندارد» در عبارت صاحب نظر آلمانی چند نکته مهم وجود دارد یکی اینکه خشونت یک امر صرفا سیاسی نیست بلکه ساختن و تولید نیز عین خشونت است یعنی بدون اعمال خشونت چیزی ساخته نمی شود، نکته دوم اینست که خشونت همواره در سیاست و تفکری که بر حسب آن انسان موجود سازنده و افزار ساز دانسته شده است مضمر بوده است در مقابل در دوران های پیش از تجدد خشونت در حکم وسیله ای برای رسیدن به غایتی بوده و همواره کاربردش می بایست بر حسب نسبتی که با غایت دارد توجیه شود و این سومین نکته سخن نقل شده از هانا آرنت است."