چکیده:
روششناسی مهدویتپژوهی _ که از جمله مسائل مهم فلسفه مهدویتپژوهی است _ با رویکرد اکتشافی و هنجاری به شناسایی و کاربست روشها در حوزه مهدویتپژوهی میپردازد. از آنجا که مهدویتپژوهی موضوعی پیچیده و دارای ابعاد گوناگون و گسترده است، ضروری است برای کاوش با روشهایی متناسب و درخور در همه ابعاد و اضلاع این حوزه، حوزههای مختلف علوم با روشهای گوناگون در خدمت مهدویتپژوهی و مسائل فراوان آن قرار گیرند؛ ولی بیگمان به سبب گستردگی بحث و پیچیدگی موضوع، نمیتوان همه روشها و اسلوب مطروحه در حوزه پژوهش را در یک تحقیق، مورد بحث و گفتوگو قرار داد. از اینرو در این نوشتار، تنها به یک روش، یعنی روش شهودی و فطری که روشی درخور اعتنا در این عرصه بوده و مسائلی چون انتظار و اثبات منجی و ظهور منجی را توجیهپذیر میکند، پرداخته میشود.
Methodology of Research on Mahdi - which is one of the most important challenges of philosophy of Research on Mahdi – deals identification and application of methods in the field of Research on Mahdi with an exploratory and normative approach. Since Research on Mahdi is very complicated and has different dimensions and is broad، it is essential to explore ways to fit in all dimensions and aspects of the field، with different methods in different areas that can be of service to Research on Mahdi and its many issues. However، certainly due to the extent and complexity of the issue، not all the methods and techniques outlined in research are to be discussed in this single paper. Therefore، in this paper، one method، which is the intuitive and natural method is of obvious importance in this area. The issues such as expectancy and demonstration of the Redeemer and Saviour as warranted، will be discussed according to these methods.
خلاصه ماشینی:
در مباحث روششناسی مهدویتپژوهی و هر حوزه دیگر به طور کلی این سؤال مطرح است که آیا در تبیین روششناسی علم باید به ارکانیسم و ساز و کار درونی علم توجه شود یا به سیر تاریخی و مسیر رشد آن؟ در پاسخ گفته میشود اگر هدف یک نوشتار بازشناسی خود علم باشد، لازم است علاوه به سیر تاریخی و مسیر رشد علم، به ارکانیسم و ساز و کار درونی علم نیز توجه شود؛ ولی اگر هدف و غایت نوشتاری، شناخت روش علم یعنی روششناسی علم باشد تنها لازم است ارکانیسم و ساز و کار دورنی علم مورد توجه قرار گیرد.
بر این اساس، مقوله مهدویت _ که به عنوان یک گرایش وجدانی و عمومی مطرح است _ فطرت و امور فطری عهدهدار اثبات آن هستند و نیز به سبب کلیت و ضرورت آن در عالم هستی، عقل و قواعد عقلی عهدهدار توجیه آناند.
همچنین به دلیل اعتقادی و اسلامی بودن آن _ که در واقع جزو آموزههای مهم اسلامی است _ نقل و روشهای نقلی نظیر آیات و روایات به تثبیت آن مبادرت میورزند که در این مقال تنها به روشهای فطری _ شهودی در توجیه مهدویت تمسک میشود (نک: جوادی آملی، 1389: 18؛ محمدی ریشهری، 1393: 182).
اما علم شهودی و حضوریی که در باره معارف مهدویتپژوهی مطرح است و زمینهساز توجیه و تصدیق گزارههای نظری مهدویتپژوهی است، به این صورت قابل تبیین است؛ صلحطلبی و نجاتخواهی در درون همه انسانها در طول تاریخ بشر به عنوان یک خواسته فطری وجود داشته و دارد و اصل این احساس که یک حس درونی است علم شهودی و حضوری نام دارد و بیان نجاتطلبی و صلحخواهی در قالب گزارههایی نظیر من «منجیطلب هستم» و «من مصلحخواه هستم» و...