چکیده:
هنرمندان نگارگر ایرانی، همواره مضامین بلند و متعالی دینی، عرفانی، حکمی و ادبی را دستمایة خلق آثار گرانبهای خود قرار دادهاند. مصورسازی موضوع و واقعة شگفتانگیز معراج پیامبر( از این نمونههاست. این واقعة حیرتآور و مهم، در ادوار گوناگون تخیل هنرمندان مسلمان نگارگر را به خود معطوف ساخته و حاصل آن، بازتابهای متفاوت و زیبای محتوایی و بصری این رویداد در نگارگری بوده است. یکی از این نمونههای برجسته و تاملبرانگیز، بهتصویر کشیدن این موضوع در نسخة فالنامة تهماسبی (حدودا 957ق) است که نسبتبه دیگر نگارههای معراج، کمتر به آن پرداخته شده است. در این مقاله، فلسفه و زمینة پیدایی این نگاره و ویژگیهای زیباییشناسی و عناصر نمادین بینظیر آن، توصیف و تحلیل شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد نگارة معراج فالنامة تهماسبی که در دورة اوج گرایشهای مذهبی شاهتهماسب به تشیع تولید شده است، از نظر کیفیت و ویژگیهای زیباییشناسی و عناصر نمادین بهکاررفته در آن، مانند قطع بزرگ نگاره و تاکید بر امامت حضرت علی( به گونهای نمادین، دارای خصلتی یکه و ممتاز در مقایسه با دیگر معراجنامهها بوده و بهتمامی، بیانگر تاثیر زمینه و فضای فکری جامعه (گفتمان تشیع) و نقش بینش حامیان در تولید آثار و ظهور عناصر نمادین در آنهاست.
خلاصه ماشینی:
"یافتههای پژوهش نشان میدهد نگارة معراج فالنامة تهماسبی که در دورة اوج گرایشهای مذهبی شاهتهماسب به تشیع تولید شده است، از نظر کیفیت و ویژگیهای زیباییشناسی و عناصر نمادین بهکاررفته در آن، مانند قطع بزرگ نگاره و تأکید بر امامت حضرت علی( به گونهای نمادین، دارای خصلتی یکه و ممتاز در مقایسه با دیگر معراجنامهها بوده و بهتمامی، بیانگر تأثیر زمینه و فضای فکری جامعه (گفتمان تشیع) و نقش بینش حامیان در تولید آثار و ظهور عناصر نمادین در آنهاست.
فالنامة تهماسبی، معراج پیامبر(، نگارة معراج، نمادهای شیعی مقدمه نگارگری ایرانی، همراه و همدم ادبیات، وظیفة بهتصویر کشیدن مضامین غنی و پرمحتوای دینی و ملی را برعهده داشته؛ و از سوی دیگر، تحت تأثیر گفتمانهای فرهنگی، فکری و مذهبی جامعه، مراحل دگرگونی و کمال را پیموده است و در این مسیر، با توجه به زمینههای فرهنگی و فکری هر دوره، متناسب با تحولات زمانه، از نظر محتوا و مضمون، و بالطبع ظهور عناصر نمادین، دچار دگرگونی شده است.
به عبارت دیگر، با توجه به شرایط و فضای فکری دوران تولید اثر، این مسئله آشکار میشود که یکی از مسیرهای تغییر و دگردیسی نگارگری ایران، تأثیرپذیری از فضای فکری ـ فرهنگی دوران، و القای سلیقه و پسند و گرایشهای فکری حامیان هنر در آثار هنری بوده است؛ بهگونهای که نگرشها و ارزشهای مورد قبول حاکمیت و حامیان در هنر نگارگری، صورتی عینی بهخود گرفت و محتوای آثار تحت تأثیر این عوامل تعیین گردید و عوامل و عناصر غیر زیباییشناسی در شکلگیری آثار دخیل شد و خود را بهصورت نمادین در اثر جای داد."