چکیده:
صنعت نشر، در لایه های اقتصادی خود، آنگاه که از چنبرة مقدمات نخستین خلاصی یافت ، در ابتدای راه دیدن و قضاوت قرار می گیرد. بسته بندی ، به عنوان پدیده ای هنریـ صنعتی ، جایگاه خود را در جهان جذب و جلب مخاطب یافته اسـت ، اما همین صنعت چندسـویه ، به دلیل نادیده انگاری یا آسـان گیری ، به چالشـی مخاطره آمیز بدل شده است . از یک سو، ناشر در پی یافتن راهی برای جلب مشتری است و، از سویی دیگر، مخاطب ، با دیدة تردید و ابهام ، آنچنان به برخی بسته بندی ها می نگرد که گویی همه هزینه ای که می پردازد در پی همین نگاه هنری به بسته بندی است . نمای دیداری این کالای فرهنگی (جلد و پوشش های متنوع ) یا همان جایگاهی بس مهم که در برخی از کتاب ها، به طور کلی ، نادیده انگاشته شده است ؛ همان چالشی است که گویی درست فهمیده نشده است . در این یادداشت به این مقوله مهم در بازار نشر و ارتباط آن با مخاطب خواهیم پرداخت .
خلاصه ماشینی:
"انتخاب قطع کتاب بدون در نظر گرفتن دلیل و چرایی آن ، چاپ کتاب در تیراژهای غیرضروری (معضلی که دولتی ها بیشتر با آن درگیرند)، صحافی های گران بدون در نظر گرفتن لزوم و عدم لزوم آن ، و مواردی از این دست اگر آسیب شناسانه تر نگریسته شود، کمتر به جنبه های سخت افزاری تولید کتاب و بیشتر به سیاست گذاری های چاپ و نشر مربوط است ، اما همین عدم دقت ها باعث خواهد شد اقتصاد نشر و جاذبه های قیمت در مورد بسته بندی کتاب دچار خدشه و زیان های مادی و معنوی شود.
در این یادداشـت بیشـتر سعی بر آن بود تا تمامی دلایلی که در بلندمدت می تواند به جایگاه کتاب ، به عنوان نقطۀ هدف ، و نویسنده و مؤلف ، به عنوان صاحب و پدیدآورنده ، و حتی ناشر، به عنوان حلقۀ کامل کنندة این مجموعه ، اثرگذار است فقط اشاره شود و ذهن خواننده را به این امر معطوف دارد که بسته بندی و شناخت ما از آن تمامی حقایق دربرگیرندة آن نیست ، بلکه این علم و هنر دنیای مدرن امروز در صورتی که درست دیده نشود، حتی می تواند بر چرخش علم و آگاهی در جامعه تأثیراتی عمیق گذارد تا جایی که باور داریم بسته بندی ، با تأکید بر جنبه های سخت افزاری تولید کتاب ، خود یکی از عوامل موفقیت و عدم موفقیت ناشر، نویسنده ، و کتاب محسوب می شود."