چکیده:
در این مطالعه، با استفاده از روش نظریة بازیها، در قالب بازیهای همکارانه، به تحلیل اثر کمبود اعتبارات عمرانی بر پروژههای انرژی پرداخته شده است. برای مطالعة موردی، پروژههای عمرانی استانی بخش انرژی در سالهای 1389 و 1390 انتخاب شد. در بخش نظری، به طراحی مدل پرداخته شد. سپس، کمبود اعتبارات عمرانی، به منزلة عاملی مؤثر بر نحوة اجرای پروژههای انرژی، در مدل وارد شد. در بخش تجربی، بر اساس روابط و تعادلهای بهدستآمده از مطالعة موردی و همچنین با استفاده از مدل راه حل چانهزنی نش به پیامدهای یک بازی همکارانه پرداخته شد. بر اساس نتایج این مطالعه، دو بازیکن (دولت و بخش خصوصی (پیمانکار)) ائتلاف همکارانه را انتخاب کردند، زیرا با انتخاب آن سود بیشتری، نسبت به حالت ائتلاف مستقل، بهدست میآورند و در این حالت قدرت چانهزنی دولت بیشتر است. با اینکه نرخ تنزیل کمتری دارد، پیمانکار بیم دارد که دولت پروژهها را با پیمانکارهای خود به انجام برساند؛ به همین دلیل، پیمانکار قدرت چانهزنی کمتری خواهد داشت و سهم دولت از پیمانکار در ائتلاف همکارانه بیشتر خواهد بود.
In this paper، we analyze the effect of lack of capital investment on energy projects using game theory in the guise of cooperative games. We focus on the energy projects in the provincial level as case study during 2010-2011. Therefore، we design a theoretical model of the lack of capital investment as a factor influencing the implement of energy projects. In the experimental section، we determine the pay-off cooperative game based on the equilibria obtained from case study، as well as using Nash bargaining solution. The results indicate that two players (government and private sector (contractor)) choose cooperative coalition since they take more gains rather than independent coalition of state. In this case، the government has higher bargaining power despite its lower discount rate، but contractor fears that the government performs projects with itself contractors. For this reason، the contractor will have lower bargaining power، and the government’s share in cooperative coalition will be higher.
خلاصه ماشینی:
"هر تخصیص عقلایی باید دو ویژگی داشته باشد: اول آنکـه کـل پیامـد n تخصیص یافته به اعضا، یعنی ƩXi، باید برابر منافع ایجادشده بـا تشـکیل ائـتلاف جمعـی ، i =1 یعنی (V)N، باشد که به این شرط اصطلاحا شرط «عقلانیت گروهی » می گویند: n V ( N )=ƩXi (35) i =1 دوم آنکه پیامد پیوسـتن بـه ائـتلاف بـرای هـر بـازیکن نبایـد کمتـر از پیامـد تنهـا عمل کردن باشد که اصطلاحا «عقلانیت فردی » نامیده می شود: / X i ≥V ({i }) ,?i N (36) پس تخصیص عقلایی به صورت رابطۀ ٣٧ نشان داده می شود (عبدلی ، ١٣٩١: ٣٢١): n / {X = (X 1,X 2,…, X n ) :ƩX i =V (N ) ,X i ≥V ({i })?i N (37) i =N در تعیین پیامدهای بازی های همکارانه با استفاده از راه حـل چانـه زنـی نـش فـرض می شود که پیامد ائتلاف دو بازیکن ١ و ٢ (به ترتیب دولت و پیمانکار) برابر V، یعنـی ({ V =٢و١})V،a = ({١})V،b =({٢})V و a+b<V است .
تعیین پیامد بازی با روش چانه زنی نش حال سرمایه گذاری های انحصاری و همکارانۀ دولت و پیمانکار را از اعتبارات تخصیص یافته بـه پروژه های امانی (سرمایه گـذاری دولـت )، پـروژه هـای پیمـانی (سـرمایه گـذاری خصوصـی ) و پروژه های امانی - پیمانی (سرمایه گـذاری در حالـت همکارانـه ) مشـخص مـیکنـیم و سـهم همکاری دولت و پیمانکاران را با درصد واگذاری هایی که در این سال ها صورت گرفتـه تعیـین می کنیم ."