چکیده:
این مقاله با تبیین هویت مفهومی عقل و تمایز آن از معنای علم، به مسئلۀ کمال اخلاقی بهعنوان هدف اصلی در سیر تکاملی انسان میپردازد. هدف آن، تبیین ارتباط تکاملی عقل و اخلاق نسبت به یکدیگر و برایند تأثیرات این دو بر تکامل انسان از منظر دین، با تأکید بر روایات کتاب غررالحکم است. در این پژوهش بنا بر گفتههای امام علی (ع) به این رهیافت مهم خواهیم رسید که بین عقل و اخلاق تلازم وجود دارد و اخلاق منهای عقل، ناقص است و عقل بدون اخلاق نیز نقش خود را بهدرستی ایفا نخواهد کرد. در این پژوهش ابتدا تفاوت ماهوی و مفهومی عقل و علم طرح میشود، سپس تأثیرات متقابل تکاملی عقل و اخلاق بر همدیگر و سهم این دو در راستای حرکت تکاملی انسان بحث و بررسی خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
در تعريف ديگري داريم : «العقل نور رباني يفرق بين الحق و الباطل و يستبان به المعـارف و العواقب و يترک به الذمائم و القبائح ، و يتبعه قوة الالتفات إلي جميع المحاسن و الفضائل التي منهـا حسن الخلق ، و اختلف العلماء في تعريفه فقيل هو بسط الوجه و کف الأذي و بذل الندي و قيل : هو أن لايظلم صاحبه و لايمنع و لايجفو أحدا و إن ظلم غفر، و إن منع شکر، و إن ابتلي صـبر؛ عقـل نور رباني است که بين حق و باطل جدايي مياندازد و به وسيلۀ آن معارف و عواقب روشن ميشود و از کارهاي زشت و قبيح دوري ميشود و به تبعيت از عقـل اسـت کـه بـه تمـام خوبيها توجه ميشود و در تعريف عقل بين علما اختلاف وجود دارد، پس بعضيها آن را به خوشرويي و بيآزاري و خوشرفتاري تعريف کرده اند و بعضي آن را ايـن گونـه تعريـف نموده اند که (انسان عاقل ) به اطرافيانش ظلم نميکند و مانع حق ديگري نمـيباشـند و بـه هيچ احدي جفا نميکند و اگر به او ظلم شود، ميبخشد و اگر (حقي را از او) منع کردنـد، خدا را شکر ميکند و اگر به بلايي مبتلا شد، صبر ميکند» (مازندراني، ١٤٢٩، ج ١: ٣٨٣).
در مجموع در پاره اي از روايات براي عقل نقشي کليدي تصوير شده است ، مثـل ايـن روايت که ميگويد: به سبب عقل انسان به خوبيها دست مييابد (همان : ٢٩٨).
٣. ميتوان رابطۀ بين اخلاق و عقل و علم را به صورت نمـودار زيـر (کـه حـاکي از تأثير متقابل اين سه است ) نشان داد.