چکیده:
نتایج فلسفی حاصل از تعبیر کپنهاگی مکانیک کوانتوم، از جمله طرد رئالیسم، نفی علیت، فقدان تعین در حوادث اتمی و ... نوعی شکاف و دوپارگی را بین فیزیک کلاسیک و فیزیک کوانتوم، موجب میشود. در مقالهی حاضر، ضمن نمایان ساختن این شکاف، با تکیه بر ابطالگرایی پوپر و لوازم و لواحق آن، علاوه بر پاسخ به برخی از دعاوی عمدهی مکتب کپنهاگی، نشان دادهشده که میتوان با یک تعبیر فلسفی مناسب، شکاف فوقالذکر را ترمیم و بار دیگر وحدت رویه را به فلسفهی فیزیک بازگرداند.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین وی اعتراف میکند که «من دستاورد ایجادکنندگان نظریه ی کوانتوم نوین را یکی از بزرگ تـرین دستاوردهای تاریخ علم میدانم » (پوپر، ١٣٧٠:ص ٢١٤-٢١٣) پوپر سپس به نظرگاه معرفت شناسانه ی هایزنبرگ عطف نظر میکند و میگوید کـه هـایزنبرگ مـدعی آن است که عوامل متافیزیکی را در طرح نظریه ی کوانتـوم طـرد کـرده و تنهـا آن را بـراسـاس عناصـر ترمیم دوپارگی فلسفه ی فیزیک با تکیه بر ابطال گرایی پوپر 29 (Twofoldness repairing of philosophy of physics relying on Popper's.
(پوپر، ١٣٨١:ص ٣٨-٤٠) در نتیجه به نظر پوپر نظریه ی کوانتوم پیرامون علیت متافیزیکی بایستی سکوت اختیـار کنـد بـه ایـن دلیل که علیت متافیزیکی، ابطال پذیر نیست و در حیطه ی علم تجربی نمیباشد اما درعین حال صـلاحیت اظهارنظر پیرامون علیت روش شناختی را هم ندارد چراکه خود کوانتوم نیـز بـرای انجـام فعالیـت علمـی مجبور به پذیرش آن است .
در طراز ١ وی با طرح مفهوم جهان باز و تعبیر گرایشـی نـاظر بـر آن اعـلام مـیدارد کـه در جهـان ، امکان های فراوانی برای به وقوع پیوستن وجود دارند؛ لذا عطف نظر به تعبیر گرایشی نظریه ی احتمال هم دلیل توسل به احتمال در نظریه ی کوانتوم توضیح داده میشود و هم تعین گرایی فیزیک کلاسیک مردود ترمیم دوپارگی فلسفه ی فیزیک با تکیه بر ابطال گرایی پوپر 33 (Twofoldness repairing of philosophy of physics relying on Popper's."