چکیده:
یکی از موضوعات اساسی و مهم در ادبیات داستانی معاصر، رابطه و پیوندی است که بین اسطوره و انعکاس آن در رمان وجود دارد. اهمیت این مقوله زمانی آشکارتر میگردد که توجه داشته باشیم، گرایش به اسطورهها در مقاطع زمانی گوناگون، دلایل خاص خود را داشته و به آن دلایل؛ با شدت و ضعف همراه بوده است. در گرایش به نگارش رمانهای اسطورهای همانند رمانهای تاریخی باید به دلایلی مانند ضرورت زمانه، تمایل نوستالژیک و… توجه داشت؛ اما اینکه نویسندگان با چه جریانهای فکری یا سبکی و با چه ماهیت و انگیزههایی به بازتاب روایتهای اسطورهای در رمانهای خود پرداختهاند، مقولهای است که توجه به آن میتواند رهگشای تحلیل بسیاری از آثار و یا جریانهای رماننویسی معاصر همچنین بازگویی فضای فرهنگی و اجتماعی برهههای مختلف باشد. بنابراین تمایل به بازتاب گسترده و دیگرگونه از روایتهای اسطورهای در رمانهای دورة یادشده ما را بر آن میدارد که در شناخت ریشههای چنین پردازش داستانی که بیشک محصول تفاوت در نگرش انسان عصر ما و خوانش متمایز او با دورههای گذشته است، کوتاهی نکنیم.
خلاصه ماشینی:
"برخی رمان های نویسندگانی مانند فرهاد کشوری ، اسماعیل فصیح و محمد محمدعلی از این زاویه نگاشته شده اند؛ دوم تمایلات نویسندگانی مانند آرمان آرین در«سه گانه پارسیان »، و محمد قاسم زاده در «سیاوش » است که برخلاف گروه اول هدفشان بیشتر آشنا کردن نسل جدید با فرهنگ اسطوره ای و ملی و یا جلوگیری از فراموشی و غفلت نسل گذشته و جدید از روایت های اسطوره ای است ، گرچه هر کدام به شیوه و سلیقة خود و متناسب با تحولات و تمایلات انسان معاصر به روایتی دیگرگونه از آن اسطوره ها روی آورده اند؛ سوم رویکرد برخی از نویسندگان این دوره با تکیه و تأکید بر بازگشت به سرچشمه های بومی که بازسازی و بازآفرینی و یا بازنویسی روایت های اسطوره ای کهن را مأمنی برای رهایی از بحران هویت و شیوه ای برای احیای مجد و عظمت ملی و الفت بین تجدد و سنت تلقی کرده اند.
آثاری که از این رهگذر آفریده شده اند، بیشتر ناظر بر چهار رویکرد نویسندگی (رمانتیسم ؛ رئالیسم جادویی و سورئالیسم ؛ مدرنیسم و ساختارگرایی و سرانجام پسامدرنیسم ) هستند که اگر ادوار رمان نویسی معاصر را به دو دورة کلی ، پیش از انقلاب (١٣٣٢تا ١٣٥٧) و پس از انقلاب (١٣٥٧ تاکنون ) تقسیم کنیم ؛ به دلیل تمایلات نوستالژیک حاصل از سرخوردگی قشر روشنفکر از شکست انقلاب مشروطه ، کودتای ٢٨ مرداد، دخالت استعمار و بی کفایتی رژیم پهلوی ، غالب رمان ها یا روایت های اسطوره ای پیش از انقلاب متأثر از دو جریان ؛ یکی رمانتیسم و دیگری سورئالیسم نگاشته شده اند، رویکرد نویسندگان به انعکاس اسطوره در رمان های خود به حدی بود که دهة ٤٠ و ٥٠ را دوران غلبة اسطوره بر خردگرایی نامیدند."