چکیده:
تاریخ نگاری مقتل ، یکی از شعب مهم و اصلی مکتب کوفه است که بـه تبـع شناخت مولفه های آن ، از یکسو امکان راهیابی به اجزای این شیوه فـراهم و از سوی دیگر، به بخشی از علل و عوامـل نگـارش مقتـل پـی مـی بـریم . مولفه هایی چون داستان های ایام العرب ، ادبیـات رایـج در مکتـب ایـران بـا مشابهت های آن با شیوه نگارش مکتب عراق با توسعه ترجمه آثار ایرانی به عربی و حضور پررنگ عنصر احساس و حماسه را می توان از موارد اصلی ، و تاثیر شیوه اخباری گری در جزم به ظاهر برخی روایات مقتلی را می توان از مولفه های فرعی که تاثیر اندکی در ایـن مقولـه دارد ب ه شـمار آورد. مقالـه حاضر درپی پاسخ به مسئله چگونگی این تاثیرات است .
خلاصه ماشینی:
"ســـواری کـــه از بـــیم او در نبـــرد شــدی کــوه رویــین بــه ماننــد گــرد شــجاعی کــه عمــار بــد نــام او هزبری کـه بـد داد و دیـن کـام اوی چو حیدر مـر او را بـرون رفتـه دیـد دعا کـرد بـر جـان وی چـون سـزید چــو تنــگ مغیــره رســید آن ســوار بغریــــد چــــون تنــــدر نوبهــــار١ استفاده از تمثیلات شاهنامه فردوسی در حماسه ، احساس، سوز و گـداز در اشـعار وی و توصـیف مقتل ناموران علوی، نشاندهنده قرابت و تأثیر نگارش در مباحث مقتلی بـین ایـران و مکتـب کوفـه است : فـرس زیـر رانـش بـه ماننـد رخـش همی جست چون بـرق مـی زد درخـش سواری که گفتی مگـر رسـتم اسـ کـــه از تخمـــة نـــامور نیـــرم اســـت ز شــهنامة رســتم و گیــو و طــو شــنیدی بســی زرق و هــزل و فســوس جهــان آفــرین تــا جهــان آفریــد چـــو حیـــدر ســـواری دگـــر ناوریـــد اگــر چنــد بــد رســتم او مــرد مــرد چــو گــردی بــدی بــا علــی در نبــرد٢ اولین کتابت این اثر در قرن هفتم هجری رخ داده که نشان از توجه تام به تاریخ نگاری مقتـل در آثار منظوم و ارتباط تنگاتنگ و مستقیم با آثار مـورخین مکتـب کوفـه و عـلاوهبـرآن، تـأثیر متقابـل سوگنامه ها و حماسه نامه های ایرانی در شیوه نگارش مقتل در آثـار سـدههـای نخسـتین دارد کـه از زمینه ها و مؤلفه های مهم دراین باب محسوب میشود."