چکیده:
مولانا جلال الدین محمد بلخی(604 – 672ق) از شاعران و عارفان بزرگ ایرانی است. درک مفاهیم غزلیات مولوی برای کسانی که آشنایی کمتری با ذهن و زبان او دارند، دشوار است. وجود اصطلاحات عرفانی، وسعت اطلاع او از دانش های گوناگون شرعی، مسائل ادبی و فرهنگ عمومی اسلامی از دلایل این امر شمرده می شوند. علی رغم روند رو به رشد مولوی پژوهی در چند دهه اخیر و تلاش های ارزنده مولوی پژوهان هنوز نکات درخور تامل بسیاری در تفسیر برخی از غزلیات این سراینده توانمند به چشم می خورد و جای پژوهش های بایسته بسیاری در این عرصه خالی است. بررسی انواع نشانه ها(رمزگان ها) در غزلیات شمس از مواردی است که کمتر بدان پرداخته شده است. پژوهش حاضر با عنوان «نشانه شناسی غزلی از مولانا» به واکاوی نشانه های عرفانی و ادبی در یکی از غزل های مولانا به مطلع:
ای رستخیز ناگهان، وی رحمت بی منتها
ای آتشی افروخته در بیشه اندیشه ها
پرداخته و رابطه میان دال ها و مدلول ها(دلالت) را نشان داده است:
پژوهش حاضر از نوع توصیفی– تحلیلی است و داده ها با استفاده از شیوه تحلیل محتوا به روش کتابخانه ای و سندکاوی و بر اساس دانش نشانه شناسی بررسی و تجزیه و تحلیل شده است. وجود واژه های «آتش، جان، حاجب، خامش، خورشید، رحمت، رنگ، زندان، ساقی، سکر، طالب، عقل، علم، کین، مست و مفتاح» به عنوان نشانه های عرفانی و «قافیه میانی»، «مجاز و اغراق»، «زنجیره های باهم آیی»، «غلبه وجه تفسیری»، «بهره گیری هنرمندانه از بحور عروضی» و «غنای موسیقی کناری» به عنوان بخشی از نشانه های ادبی در این غزل از یافته های این مقاله است.
Mowlanā Jalāl al-Din muhammad Rūmi(604- 672 h) is one of the iranian poets and Sufis. For those who don’t know Mowlavi well understanding the concepts in his gazals is a demanding task. The existence of mystical expressions، his broad knowledge of various Islamic sciences، and cultural and literal traditions can be regarded as causes of this. In spite of the growing trend of researching on mowlana in the recent decades and the valuable attempts made by these researchers، there are still lots of points calling for reflection in the interpretation of some Gazals of this knowledgable poet and there are untapped (or unmapped) areas in this regard. Investigating the kinds of signs in shams’s “Gazals” is one of those underresearched areas. The present study named “Semiotics of a Gazal by Jalāl al-Din Rūmi” tries to explore the literal and mystical signs and illustrate the relationships between the signifiers and the signifieds in one of mowlana’s gazals that begins with the following line: You! The sudden resurrection and the endless mercy You! The fire in the woods of thought The present study is of descriptive – analytical type . The data has been collected and Investigated by the content analysis procedure، library method and the studying of documents based on the principles of semiotics. The existence of terms like “fire، life، doorkeeper، silent، sun، mersy، colour، prison، copbearer، intoxication، seeker، wisdom، knowledge، hate، draunk and key” as mystical signs and internal rhyme، metonymy، hyperbole، collocation chains، the dominance of interpretive dimension، artistic use of meter، and the richness of peripheral melody as parts of literal signs in this gazal are among the finding of this study.
خلاصه ماشینی:
"در آغاز این غزل را از نظر میگذرانیم : ای رستخیــز ناگهـــان، وی رحمــت بــی منتهــا ای آتشـــی افروختـــه در بیشـــۀ اندیشـــه ها امروز خنـــدان آمدی، مفتـــاح زنــــدان آمدی بر مستمنــدان آمدی چون بخشش و فضــل خدا خورشید را حاجـب تویی، اومید را واجب تویـــی مطلب تویی، طالب تویـــی ، هم منتها، هم مبتدا در سینــــه ها برخاستــه ، اندیشــــه را آراستـــه هم خویش حاجت خواسته هم خویشتن کرده روا ای روحبخـــش بیبدل، وی لذت علـــم و عمل باقی بهانه ست و دغل ، کایـــن علت آمد وان دوا ما زان دغل کژبیـــن شده با بیگنه در کیـــن شده گه مست حورالعین شده، گه مست نان و شـــوربا این سکر بین ، هل عقل را وین نقل بین ، هل نقل را کـــز بهر نان و بقل را چندیـــن نشایـــد ماجرا تدبیر صدرنگ افکنی بر روم و بر زنگ افکنی واندر میــان جنــگ افکنی فی اصطنــاع لایری میمال پنهان گــوش جــان، مینه بهانــه بر کسان جان رب خلصنـــی زنان والله که لاغسـت ای کیا خامش که بس مستعجلــم ، رفتم سوی پای علـم کاغذ بنــه ، بشکــن قلــم ، ساقی درآمد الصـــلا (کلیات شمس ، ٤) ٧-١-رمزگانهای مربوط به عرفان در متون ادبی عرفانی، رمزگانهای مربوط به عرفان اهمیت بسیاری دارند؛ زیرا عرفا اصرار دارند افراد غیروارد در طریقت از مقاصد آنها آگاه نشوند؛ بنابراین در مکتوم نگه داشتن مقاصد خود تعمد دارند و اصطلاحات زیاد ایشان علاوه بر جنبۀ اصطلاحی، جنبۀ رمزی و نمادین (نشانگی) نیز دارد."