چکیده:
<p dir="RTL">امروزه در اثر پیشرفت فرهنگ و رشد فکری بشر و نیز توسعه تمدن بشری، توجه به حقوق بیماران نیز از اهمیت بیشتری برخوردار گردیده، به گونه‌ای که سعی دولت‌ها در جوامع مختلف بر آنست که از این قشر آسیب‌پذیر حمایت بیشتری به عمل آورند.</p> <p dir="RTL">در حوزه علم حقوق نیز همواره در ارتباط با این موضوع، سؤالاتی مطرح بوده و صاحبنظران حقوقی به فراخور توانایی خویش درصدد پاسخ به این سؤالات برآمده‌اند. این سؤالات عبارتند از این‌که چگونه می‌توان از حقوق بیماران در مقابل خطای جامعه پزشکی حمایت نمود؟ آیا تعهد پزشکان، ازنوع بوسیله بوده واثبات تقصیرآنان، به عهده بیمار است؟ یا این‌که این تعهد، از نوع تعهد به نتیجه بوده و هیچ چیز جز اثبات قوه قاهره، نمی‌تواند پزشک را از مسؤولیت رها سازد؟</p> <p dir="RTL">در حوزه فقه، مشهور فقها، تعهد پزشک را از نوع تعهد به نتیجه دانسته و برای رهایی پزشکان از مسؤولیت، تحصیل برائت از بیمار را پیشنهاد می‌نمایند. قانونگذار در قانون مجازات اسلامی نیز از همین نظر پیروی نموده است، ولی این سؤال همواره باقی است که اگر بیماری حاضر به ابرای پزشک نباشد، چه باید کرد؟ آیا پزشک نیز می‌تواند از درمان بیمار خودداری ورزد؟ بدون شک پاسخ مثبت خواهد بود و تردیدی نیست که در این صورت، حقوق بیمار در معرض تضییع قرار خواهد گرفت و در حقیقت ابزاری که در حقوق ایران، برای حمایت ازحقوق بیمار ابداع گردیده، علیه او به کار خواهد رفت. بدین جهت نگارندگان با تکیه بر اصول و موازین حقوقی و با بهره‌گیری از اندیشه‌های صاحبنظران حقوق و با نگاهی جدید به موضوع، درصدد پاسخ به سؤالات مذکوربرآمده و برآنند که چنانچه مقنن، تعهدات جامعه پزشکی را، ازنوع تعهد به وسیله بداند و برای حمایت از بیماران وجلوگیری از سوء استفاده از اضطرار آنان و تحمیل شرط برائت به آن‌ها، تقصیر پزشک را مفروض انگارد، این امر بهتر می‌تواند حقوق بیماران را تأمین نماید. در این صورت هم، بار اثبات تقصیر که امر دشواری است، از روی دوش بیمار برداشته شده و جبران خسارت او تسهیل خواهد شد و هم این‌که پزشک بی‌گناه نیز می‌تواند با اثبات بی‌گناهی خویش، از مسؤولیت معاف گردد و بدین‌‌وسیله اجرای عدالت تأمین گردیده و از بی‌رغبتی پزشکان به این حرفه ممانعت به عمل آید.</p>
خلاصه ماشینی:
"با توجه به حساسیت امر طبابت و ارتباط آن با جان آدمی ، قانونگذار نیز چنین شاخصه ای را نادیده نگرفته و برای آنکه اعمال پزشکان در اقلیم جان مریضان دستخوش تعدی و تفریط نگردد و از طرفی در جهت نظم دهی و سامان بخشیدن به این حرفه ، احکامی را وضع نموده که گاه مرز افراط را چنان درنوردیده که پزشک را حتی به فرض عدم تقصیر مسؤول بلامنازع کلیه اعمالی می داند که در روند معالجه بیمار معمول داشته (ماده ٣١٩ قانون مجازات اسلامی ) و با این حرکت گل از گل بیماران می شکوفاند؛ چراکه آنان به محض بروز هر خسارتی بدون آنکه محتاج اثبات تقصیر پزشک باشند، می توانند مدعی جبران خسارت شوند و از سویی این سرخوشی بیماران دیری نمی پاید؛ چراکه حکم تفریطی ماده ٣٢٢ قانون مذکور و اخذ برائت از بیماران ، کورسوی امید آنان را خاموش نموده و آنان را در چنبره اعمال (حتی قصورآمیز) اطبا اسیر می کند و قانونگذار به صرف دادن برائت به پزشک ، وی را از مسؤولیت های مدنی ناشی از اعمال طبی اش معاف نموده و بیمار نیازمند را بیش از پیش در ورطه ناخوشی روحی حاصل از چنین اغماضی فرو می برد."