چکیده:
ادبیات اقتصادی موجود نشان می دهد که افزایش قیمت نفت اثرات بازادارنده بر رشد اقتصادی کشورهای صنعتی داشته است در حالی که اثرات کاهش قیمت نفت بر اقتصاد این کشورها با اهمیت نبوده است. به عبارت دیگر اثر تکانه ای نفتی بر اقتصاد کشورهای صنعتی نامتقارن و غیر خطی می باشد. در این تحقیق می خواهیم فرضیه مذکور را برای یک اقتصاد صادرکننده نفت (ایران) مورد آزمون تجربی قرار دهیم. برای این منظور از متدولوژی هم انباشتگی گری گوری- هنسن (1996) استفاده خواهیم کرد که در آن شکست ساختاری در رابطه بلندمدت بصورت درون زا تعیین میشود. نتایج تحقیق نشان میدهد که در بلندمدت درآمدهای نفتی، آثار منفی بر رشد اقتصادی ایران داشته اند. به علاوه فرضیه اصلی تحقیق مبنی بر اینکه در کوتاه مدت واکنش رشد اقتصادی نسبت به تکانه های نفتی نامتقارن و برای تکانه های کاهشی قیمت نفت شدیدتر است مورد تایید قرار می گیرد.
خلاصه ماشینی:
"جیمنز رودریگوئز و سانچز٩ ( ٢٠٠٤ ) در مقاله ای تحت عنوان " تکانه های قیمت نفت و رشد تولید ناخالص داخلی در برخی از کشورهای OECD" به این نتیجه رسیده اند که در مورد کشورهای وارد کننده نفت ، اثر افزایش قیمت نفت در کوتاه مدت منفی است ( غیر از ژاپن که اثر مثبت است ) و شوکهای نفتی باعث افزایش تورم و نرخ بهره بلندمدت در تمام کشورها میشود ( بجز آلمان ).
٤-٣- داده های تحقیق و خواص آماری داده ها کلیه آمار و اطلاعات مورد نیاز برای انجام این تحقیق شامل تولید ناخالص داخلی بدون نفت (y)، درآمدهای حقیقی نفتی(oil)، و تشکیل سرمایه ثابت (سرمایه گذاری inv) از گزارش اقتصادی و تراز نامه بانک مرکزی طی دوره ١٣٨٩-١٣٣٨ استخراج شده است .
همانطور که در بخش قبل توضیح داده شد، برای بررسی و آزمون اثرات نامتقارن نوسانات نفتی بر تولید حقیقی، تغییرات درآمد نفتی با استفاده از روش مورک به دو تکانه مثبت و منفی تجزیه و به عنوان دو متغیر توضیحی در الگوی رشد لحاظ می گردد.
٥- نتیجه گیری در این مطالعه اثرات نامتقارن تکانه های نفتی بر رشد اقتصادی ایران به عنوان یـک کشـور صـادرکننده نفت برای دوره زمانی ١٣٨٩ -١٣٣٨ مبتنی بر روش هم انباشتگی گری گوری-هنسن مـورد بررسـی قـرار گرفت ."