چکیده:
با توجه به اینکه علم تصحیح متن در پنجاه شصت سال اخیر پیشرفتهای بسیاری داشته ، و ابزار و شیوه های جدید در اختیار مصححان قرار گرفته است ، انتظار مـی رود متنهـایی کـه اخیرا تصحیح و به جامعه علمی عرضه شده اند صحیح و یا حداقل کم غلط باشند، با وجود این کم نیستند آثاری که با اغلاط فراوان منتشر می شوند. احوال و اخبار برمکیان که در سال ١٣٩٠ توسط انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمـود افشار منتشر شده ، متأسفانه اغلاط فراوانی دارد و گاه این خطاها سبب ابهام متن گشته اند. این کتاب شامل دو رساله است که محتملا در قرن ششـم ، توسـط متـرجم یـا مترجمـانی ناشناس ، از روایات گوناگون زندگی خاندان آل برمک کـه بـه زبـان عربـی موجـود بـوده ترجمه شده است . در نوشتار حاضر به بعضی از این خطاها ضمن ارائـة صـورت صـحیح ، پرداخته شده است .
Considering that knowledge of text redacting over the past fifty years or so, and the availability of new tools and methods have greatly improved, one expects that the texts recently edited and presented to the scholarly circle should be accurate, or at least with fewer errors. Nevertheless, texts that are being brought out with numerous oversights are far from few.
Ahval and akhbar-e Barmakian (“Biographical accounts of the Barmakids”) that was published through the publications office of Dr Mahmud Afshar’s Endowments Foundation in 1390 A.H./2011.Unfortunately it contains a lot of mistakes, which in some places, have caused ambiguity in the text. This book consists of two treatises that were translated by an anonymous translator or translators, probably in the 6th/12 century, from various narratives about the Barmakid house existing in the Arabic language.
In the present article, some of those inaccuracies are addressed and, in the meantime, the correct versions are suggested.
خلاصه ماشینی:
"» (احوال و اخبار برمکیان ١٣٩٠: ٥٩ و ٦٢) این حکایت در مورد جوانی است که عاشق دختری شده اسـت و بـه پـایمردی جعفربن یحیی برمکی و رشید به وصال او می رسد.
وی عمری طـولانی پیـدا کرد و در اواخر عمر آوازش قطع گردید (دهخدا ١٣٧٧: ذیل معبد): باد بـزین صـناعت مـانی کنـد همـی مرغ حزین روایـت معبـد کنـد همـی (منوچهری ١٣٥٦: ١١٥) حاضران همه به غنای ابوصدقه معجب شدند و چند صوت از غنای ابن سـریح و معبـد و ابن محرز و غیر ایشان بر او اقتراح می کردند (احوال و اخبار برمکیان ١٣٩٠: ٧٤) احتمالا برای اینکه نام این دو موسیقی دان با هم خلط نشود، یکی را به صفت صـغیر موصوف کرده اند.
ایـن واژه تصحیف واژة بغیض است به معنای «دشـمن » (زمخشـری ١٣٨٦: ١٨٥) کـه در تـاریخ برامکة مصحح قریب نیز آمده است : او به صبوح نشسته بود مرا گفت ای بغیض بصبوح این وقت آیند (تاریخ برامکه ١٣١٣: ٤٤).
نکتة جالب توجه اینکه این واژه بار دیگر در همین متن به کار رفته است : و کلاهی بر سر نهاده بود و قبای ملحم به گریبان بهین پوشیده و شمشیری با کمر به میـان بسته (احوال و اخبار برمکیان ١٣٩٠: ٩٩).
فروشدن در نهالی یا بستر در جای دیگر از احوال و اخبار برمکیان نیز آمده گویـا فروشـدن در بسـتر کنایه از تنعم و رفاه بوده است : عماری را دیدم بر نهالی خفتـه و بـه میـان آن فروشـده چنـان کـه روی او بـه دشـواری می توانستم دید و به خدای که مرا بدید و هیچ از جـای نجنبیـد (احـوال و اخبـار برمکیـان ."