چکیده:
رویارویی فلسفۀ تربیت اسلامی با دیدگاههای عملی به دلیل وجود تأثیرات نامطلوب شکاف نظریه و عمل تربیتی ضرورت یافته است . دیدگاههایی که به رغم تأکیدات متفاوت در یک چیز اشتراک دارند: پافشاری بر احیای فلسفۀ عملی و بهرهجویی از امکانات آن برای غلبه بر مسائل دشوار و حل ناشدنی مدرن از جمله شکاف میان نظریه و عمل تربیتی است . این رویاروییها به منظور آشکار کردن محدودیتهای دیدگاههای ما نسبت به اعمالمان در مقام فیلسوف تربیت صورت میگیرد. هم اکنون، این رویارویی میتواند میان دیدگاههای فلسفۀ تربیت اسلامی و دیدگاههای عملی صورت گیرد. هدف این پژوهش ، تبیین محدودیت رویکرد نظری به فلسفۀ تربیت اسلامی با تکیه بر دیدگاه ویلفرد کار و استفن تولمین است . این محدودیت را میتوان در ویژگیهایی جستجو کرد که نقاط قوت فلسفۀ تربیت اسلامی در چهار ویژگی «مدون بودن »، «کلی بودن »، «فارغ از مکان بودن » و «فارغ از زمان بودن» به شمار میرود.
خلاصه ماشینی:
"٣) مفهوم کلی «فرهنگ فلسفه » به مفهوم جزئی «معیارهای فلسفه » کاهش مییابد و بر این اساس سؤالی مطرح میشود: "آیا این صورت از فلسفۀ تربیت اسلامی که قصد آشکارش هدایت و ارزیابی فعالیتی عملی به نام تربیت اسلامی است ، تابع معیارهای فلسفۀ نظری است ؟ و اگر بلی این تابعیت چه محدودیتهایی برای آن پدید آورده است ؟" اما، نخست باید فهمید معیارهای فلسفۀ مدرن چیست ؟ ٤) دلالت دعاوی مستند تولمین از خروج «شفاهی»، «جزئی »، «مکانی » و «زمانی » از حوزة علائق فلسفه به مثابه وضع معیارهایی برای کار مشروع فلسفی است و میتوان همزمان از وضع چهار معیار برای یک کار فلسفی مشروع سخن گفت : ١) مدون بودن ٢) کلی بودن ٣) فارغ از مکان بودن ٤) فارغ از زمان بودن.
ویژگیهایی که دیدگاههای مورد اشاره به ترتیب به درجات مختلف از آنها برخوردارند در حالی که «نظریه » و «طرح نظری » مورد اشارة دیدگاه اول و دوم از هر چهار ویژگی مدون بودن، کلی بودن و فارغ از زمان و مکان بودن به طور کامل برخوردار است ، «چارچوب » و «الگوی نظری » مورد نظر دیدگاه سوم و چهارم در عین برخورداری از ویژگیهای مدون بودن و کلی بودن، خود را به زمان و مکان خاص منتسب کرده است ؛ یعنی در پی دستیابی به فلسفۀ تربیت جمهوری اسلامی ایران یا تبیین یک فلسفۀ تربیتی برای جمهوری اسلامی ایران، متناسب با اقتضائات این مقطع تاریخی و لوازم آن (مثلا قانون اساسی) است ."