چکیده:
یکی از پیش نیازهای حجیت الفاظ قرآن کریم و مبانی فهم و تفسیرآن ، در اختیار داشتن قرائت ابلاغ شده از سوی پیامبرص است . دانشمندان قرآنی تلاش کرده اند قرائات نقل شـده از قرآن را جمع کنند که اصطلاحا به آن «قرائات مشهوره » گفته می شود. محـدث نـوری در دلیل دهم از دلایل دوازده گانه خود بر اثبات تحریف قرآن ، با زیر سؤال بردن انعکاس قرائـت نبوی در مصحف کنونی، به طرح و تأیید نظریه تحریف قرآن میپـردازد. وی بـا اسـتناد بـه قرائات متعدد از قرآن و بعد از بیان چند مقدمه ، چنین نتیجه میگیرد که قرآن بر یک قرائـت نازل شده است ، ولی مصحف کنونی مصون از راه یابی قرائات دیگـر بـه آن نبـوده ؛ بنـابراین مصحف کنونی ، دقیقا همان قرآن نازل یافته بر نبی اکرم ص نیست . البته از آن جا که ایشـان مقدمات را در اثبات این نتیجه کافی نمیداند، به تکمیل دلیل خود رو میآورد و با تمسک به تتمیم به عدم قول به فصل و طریق اولویت ، از مقدمات مذکور نتیجه میگیـرد کـه اخـتلاف قرائات موجب تحریف قرآن است . بررسی دقیق و علمی استدلال محـدث نـوری در لازم آمـدن تحریـف بـه خـاطر وجـود اختلاف قرائات ، نشان میدهد که استدلال وی، به هیچ وجه مثبت تحریف قـرآن نیسـت . از مهم ترین اشکال های وارد بر سخن وی این است که : اولا اساسا تمسک بـه اجمـاع در ایـن موضوع صحیح نبوده و ثانیا اجماع ادعایی ایشان در میان دانشمندان قابل اثبات نیست .
خلاصه ماشینی:
"از دیگرسو، گرچه در تعدادی از کتاب ها مانند: کشـف الارتیـاب عـن تحریـف کتاب رب الارباب ، اثر شیخ محمود تهرانی؛ برهان روشن ، اثر میرزا مهدی بروجردی ؛ صـیانۀ القرآن من التحریف ، اثر آیت الله محمد هادی معرفت ؛ القرآن الکریم و روایـات المدرسـتین ، اثر علامه سید مرتضی عسکری ؛ البیان فی تفسـیر القـرآن ، اثـر آیـت الله خـویی و تحریـف ناپذیری قرآن ، اثر حجت الاسلام فتح الله نجارزادگـان ، بـه نقـد دیـدگاه هـای وی در فصـل الخطاب پرداخته شده ، ولی تا کنون نقدی کامل بر برخی قسمت هـای ایـن کتـاب ، از جملـه دلیل دهم آن ، نوشته نشده ؛ از همین رو نوشتار حاضر بر آن است که به بررسی دیدگاه محدث نوری در این زمینه بپردازد و با نقد آن ، بیان کند که قریب به اتفاق دانشمندان شیعه بـا ایـن قول موافق نبوده ، قرآن را مصون از تحریف میدانند و دلیل دهم ایشان اثبات کننده تحریـف قرآن نیست .
نتیجه محدث نوری در دلیل دهم خود با بیان مقدماتی چند بـه اسـتدلال بـر اسـتلزام اخـتلاف قرائات بر تحریف قرآن پرداخته است ، ولی با تحلیل و بررسی مقدمات و اصـل اسـتدلال وی چنین به دست می آید که مطالب ارائه شده توسـط ایشـان در ایـن دلیـل ، مبتنـی بـر قواعـد مضبوط در علم اصول و قرائات نبوده ، با نظر بسیاری از دانشمندان شیعه نـاهمخوان اسـت و اشکالات متعددی که بر کلام به ظاهر استدلالی ایشان وارد است ، که مانع از پذیرش آن می گردد؛ از این رو نمی توان دیدگاه وی را قابل قبول دانست ."