چکیده:
در این که مراد از باکره بودن زن چیست و چه ضوابطی در این خصوص قابل توجه و ملاک میباشد علی رغم وضوح عرفی آن چندان از منظر علم فقه بدان پرداخته نشده است . بکر بودن ، وصف مشترک زن و مرد است با این وجود بکارت زن از جمله اوصافی است که واجد آثار مهمی در برخی احکام فقهی میباشد از اینرو تدقیق در آن از اهمیت به سزایی برخوردار خواهد بود. در مجموع ، نگارنده از فحوای کلام برخی از فقها و اشارات متشتت و موردی و پراکنده ایشان در خصوص مورد، ضوابط ذیل را در خصوص مفهوم بکارت اصطیاد نموده است : گاه برخی از فقها وجود پرده ظاهری در مهبل زن را نشانه بکارت وی دانسته و گاه برخی عدم خرق پرده بکارت از طریق وطی را ملاک بکارت شمرده اند. برخی از فقها نیز در ضابطه فوق ، وطی شرعی را مد نظر قرار داده و عده ای نیز صرف عدم ازدواج صحیح را نشانه باکرگی زن دانسته اند. به نظر میرسد که پذیرش هر یک از ضوابط فوق توالی خاص خود را نیز به همراه خواهد داشت .
خلاصه ماشینی:
"از سوی دیگر اما، دختری که بکارت خود را قبل از سن تمیز از دست داده است بدلیل عدم درک ماهیت روابط جنسی از یک سو و عدم تمتع از لذت ناشی از آن از سوی دیگر، در حکم باکره تلقی خواهد شد: «لو وطئت قبل سن التمیز فزالت بکارتها امکن القول بانها کالبکر»٢٤ (محقق کرکی، ١٤١١ق ، ج ١٢، ص ١٢٠) البته نظر مخالف نیز در این خصوص خالی از قوت نیست : «و لو کان الوطی قبل تمیزها ففی الحاقها بالبکر وجه من حیث انه فی معنی زوال البکاره بغیر الوطی.
برخی از فقها روایات وارده در خصوص لزوم اذن ولی در نکاح باکره و عدم لزوم آن در نکاح ثیبه را دلیلی بر این مدعا دانسته اند که : «ان المراه التی لأ تحتاج الی اذن ابیها فی صحه النکاح انما هی التی دخل بها»٤١ (خویی، ١٤٠٧ق ، ج ٢، ص ٢٧٠) از جمله این روایات صحیحه علی بن جعفر از برادر خود موسی بن جعفر (ع ) است که فرمود: «سالته عن الرجل هل یصلح له ان یزوج ابنته بغیر اذنها؟ قال نعم لیس یکون للولد امر الأ ان تکون امراه قد دخل بها قبل ذلک فتلک لأیجوز نکاحها الأ ان تستامر»٤٢ (حر عاملی، ١٤٠٩ق ، ج ١٤، ح ٨) با این وجود وجه دلالت این حدیث بر بکارت زنی که پرده بکارت خود را در نتیجه جماع غیرمشروع از دست داده است چندان روشن نیست ."