چکیده:
استرس یکی از عوامل موثر در کاهش عملکرد کارکنان است . تحقیقات بسیاری ، برخی از عوامل مرتبط با استرس را بررسی کرده اند. هدف این پژوهش بررسی نقش شخصیت و هوش هیجانی در استرس ادراک شده در میان کارکنان بود. شرکت کنندگان این تحقیق ، ۳۰۶ نفر از کارکنان شرکت موتوژن تبریز بودند. از آن ها خواسته شد پرسشنامه شخصیتی NEO-FFI (کوستا و مک کری ، ۱۹۹۲)، آزمون هوش هیجانی (برادبری و گریوز، ۲۰۰۵) و مقیاس استرس ادراک شده (۱۴‐PSS؛ کوهن و همکاران ، ۱۹۸۳) را تکمیل کنند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . نتایج نشان داد که روان رنجورخویی با استرس ادراک شده رابطه مثبت ، و سایر عوامل شخصیت (به غیر از انعطاف پذیری ) و ابعاد هوش هیجانی با استرس ادراک شده رابطه منفی داشتند (>p). تاهل ، سطح تحصیلات ، روان رنجورخویی ، خودمدیریتی و مدیریت روابط نقش معنی داری در پیش بینی استرس ادراک شده داشتند و این عوامل ۵۶.۷ درصد واریانس استرس ادراک شده را تبیین کردند (=R٢). نتایج این تحقیق ، بیانگر این است که مداخلات روان درمانی و آموزش های روانی کارکنان شرکت های تولیدی و کارخانجات ، می توانند در کنار عوامل جمعیت شناختی بر برخی از مولفه های هوش هیجانی و همچنین بر روان رنجورخویی توجه داشته باشند.
Stress is one of the effective factors in decreasing employees' performance. A lot of studies have investigated some of related factors. The aim of this study was to determine the role of personality and emotional intelligence in employees' perceived stress. In this study، participants were 306 employees of Motogen Company in Tabriz. They were asked to complete Personality Inventory (NEO-FFI; Costa & McCrae، 1992)، Emotional Intelligence Test (Bradbury & Greaves، 2005) and Perceived Stress Scale (PSS-14; Cohen et al، 1983). Data were analyzed by Pearson correlation coefficient and Hierarchical multiple regression method. Findings revealed that there was a positive relationship between neuroticism and perceived stress. Besides، there was a negative relationship between other personality factors (except to openness to experience)، dimensions of emotional intelligence and perceived stress (p<.01). Being married، education level، neuroticism، selfmanagement and relationship management had significant role in the prediction of perceived stress. These factors accounted for 56.7% of total variance in the perceived stress (R2=.567). The results suggest that therapeutic interventions and psychological trainings for employees of productive companies and factories could focus on some of emotional intelligence dimensions as well as neuroticism، alongside with demographic factors.
خلاصه ماشینی:
"com ۲ـ فارغ التحصیل روانشناسی بالینی دانشگاه تبریز مقدمه استرس جزو انکارناپذیر زندگی روزمره محسوب می شود که نقش آن در بیماری های جسمی و روانی و کاهش عملکرد شغلی کارکنان سازمان ها و کارخانجات ؛ از جمله وقوع حوادث (سوری ، رحیمی و محسنی ، ۱۳۸۴)، غیبت ، از دست دادن بهره وری و فرسودگی کاری (میشل ، ۱۳۷۴) کاملا روشن و شناخته شده است .
ازطرف دیگر، اصطلاح هوش هیجانی نیز که برای اولین بار توسط سالووی ومایر۴(۱۹۹۰) 1- McCrae & Costa 2- Carr 3- Lee-Baggley, Preece & DeLongis 4- Salovey & Mayer 27 عنوان شد، به عنوان سازه ای مؤثر در توانمندسازی افراد برای سازگاری بهتر و تجربه استرس کمتر شناخته شده است و به عنوان عامل مؤثر در ثبات و سلامت نیروی انسانی می باشد (دوستار و خایف الهی ، ۱۳۸۲).
نتایج هم چنین بیانگر این است که عوامل شخصیت (به غیر از انعطاف پذیری ) و همه ابعاد هوش هیجانی با استرس ادراک شده رابطه دارند.
برای مثال، آزادمرزآبادی و غلامی فشارکی (۱۳۹۰) با انجام تحقیق در سطح ملی در بین کارکـنان نظامی رسمی اسـتان های مختلف ایران و هم چنین لطفی زاده ، نورهسیم و حبیبی نژاد (۱۳۹۰) در کارکنان ذوب آهن اصفهان به این نتیجه رسیدند که وضعیت تأهل رابطه معنی داری با استرس شغلی ندارد.
هم چنین هوش هیجانی با استرس ادراک 1- Pau 2- Croucher 3- Schutte, Malouff, Thorsteinsson, Bhullar & Rooke 36 شده رابطه منفی داشت ."