چکیده:
مسئله ضرورت علی از مسائل مهم و بنیادین فلسفه اسلامی است که در مباحثی همچون جبر واختیار و حدوث و قدم زمانی عالم نقش اساسی دارد. در این مقاله پس از بیان اقسام ضرورت علی،مهمترین ادله موافقان تبیین شده است. پس از بررسی این ادله، این نتیجه به دست آمده که همه آنهااز اثبات مطلوب خود ناتواناند. بیشتر ادله ضرورت علی مبتلا به مغالطه مصادره به مطلوباند و درآنها شخص استدلالکننده پیش از اقامه استدلال، به صورت ناخودآگاه ضرورت علی را مفروضپنداشته است. در پایان دلیلی که بهخوبی میتواند ضرورت علی را انکار کند و تاکنون توسط منکرانبه کار گرفته نشده، تبیین شده است.
خلاصه ماشینی:
"همین استدلال نسبت بهعلت ناقصه هم جاری است و میتوان درباره علت ناقصه هم گفت اگر پس از تحقق علتناقصه حال ممکن تغییر نکند و به حال امکان باقی بماند، وجود و عدم علت ناقصه فرقی ندارد،درحالیکه هیچ فیلسوفی چنین ادعایی نکرده است؛ ثانیا مقدمه هشتم استدلال ممنوع است؛ زیرا تغییر حال ممکن منحصر در واجب بالغیر شدنآن نیست بلکه این تغییر حالت میتواند برطرف شدن امتناع بالغیری باشد که قبل از تحقق علتتام، بر ممکن عارض شده بود.
اما اگر مراد از لذاته بودن وصف علیت برای ذات علت این است که وصف علیت برای ذاتعلت بدون لحاظ غیر، ثابت است و عنوان علیت از متن ذات علت بدون لحاظ هیچ شیء دیگریانتزاع میشود، در این صورت مقدمه اول استدلال ممنوع است؛ زیرا آنچه حقیقتا باید در تالی اینمنفصله حقیقیه قرار گیرد، این است که تأثیر علت در معلول لذاته نباشد؛ آنگاه این لذاته نبودنوصف علیت، دو مصداق میتواند داشته باشد: یکی اینکه علت برای تأثیر در وجود معلول بهچیزی نیاز داشته باشد، و دیگر اینکه برای تأثیر در معلول به چیز دیگری نیاز نداشته باشد و با اینحال بهسبب سلطنت ذاتی علت، وصف تأثیر و علیت برای ذات علت ثابت نباشد؛ بلکه پس ازتحقق معلول آن هم بهمنزله صفت فعل (نه صفت ذات) این وصف برای علت ثابت باشد."