چکیده:
سهروردی با تمسک به قاعده «ما لزم من وجوده تکرره فهو اعتباری» مفاهیم فلسفی و مفاهیم منطقی هر دو را ذهنی صرف قلمداد می کند و معتقد است مفاهیم فلسفی همچون مفاهیم منطقی، هم عروض ذهنی دارند و هم اتصاف ذهنی. در مقابل، فلاسفه مشهور پس از وی معتقدند مفاهیم فلسفی گرچه دارای عروض ذهنی اند، اتصافشان خارجی است. صدرالمتألهین نیز در نگاه آغازین دیدگاه مشهور را می پذیرد، اما در نگاه نهایی اش معتقد است مفاهیم فلسفی هم عروض خارجی و هم اتصاف خارجی دارند. بنابراین مفاهیم فلسفی گرچه دارای تحقق خارجی اند وجودشان انضمامی نیست، بلکه از «وجود اندماجی» برخوردارند.
خلاصه ماشینی:
"توضیح اینکه بر پایه این قاعده مفاهیمی همچون جوهر و نور نیز داخل در معقولات ثانی بوده، ذهنی صرف اند؛ اما سهروردی تصریح می کند که جوهریت در خارج تحقق دارد؛ البته تحققش به نحو انضمامی نیست و جوهریت در خارج به عین وجود جسمیت موجود است؛ چنان که می نویسد: «و اعلم ان الجوهریة أیضا لیست فی الاعیان أمرا زائدا علی الجسمیة، بل جعل الشی ء جسما بعینه هو جعله جوهرا» (سهروردی، 75، ج 2، ص 70).
گرچه صدرالمتألهین این دیدگاه نهایی خود را درباره قضایایی که محمولات آنها از اضافات، اعدام ملکات یا استعدادات هستند بیان داشته و در پرتو این نقد، ضرورت تحقق و وجود این دسته از محمولات را در ظرف اتصاف اثبات کرده است، با تأمل در آن روشن می شود که این استدلال عمومیت دارد و در باب معقولات ثانیه فلسفی نیز صادق است؛ زیرا اغلب فلاسفه مفاهیم فلسفی را فاقد مابازای خارجی، و در ظرف خارج، معدوم می دانند؛ اما اتصاف آنها را خارجی قلمداد می کنند.
اساس استدلال مزبور این است که چون وجود رابط بین دو چیز ربط برقرار می کند و ظرف تحقق ربط، ظرف تحقق طرفین است، پس هر دو طرف در ظرف واحد که همان ظرف اتصاف موضوع به حکم است محقق اند؛ و چون اتصاف در مفاهیم فلسفی در ظرف خارج سامان می پذیرد، بنابراین مفاهیم فلسفی نیز که یکی از دو طرف اتصاف اند، باید تحقق خارجی داشته باشند؛ هرچند نحوه ثبوت و تحقق آنها نظیر نحوه ثبوت معقولات اولی که از ماهیتی استقلالی برخوردارند نیست."