چکیده:
بزهدیدهشناسی و به خصوص پیشگیری از بزهدیدگی، از مهمترین مباحث جرمشناسی است که از منظر دینی نیز میتواند مورد بحث قرار گیرد. آیات قرآن کریم و روایات منقول از ائمه معصوم(با توجه به علل وقوع بزهدیدگی، به ارائه تدابیری پرداختهاند که کاربست آنها میتواند برای همه افراد جامعه و نهفقط گروهی خاص، پیشگیری از وقوع گونههای مختلف بزهدیدگی جسمی، جنسی، مالی، عاطفی و حیثیتی را به دنبال داشته باشد. در نوشتار حاضر، این تدابیر را ذیل عنوان تدابیر عام بررسی خواهیم کرد. آموزههای اسلامی و به خصوص توصیهها و رهنمودهای قرآنی، افزون بر بهسازی فرهنگ اجتماع، بیشتر بر چگونگی عملکرد اشخاص در ایمنسازی خود یا اموالشان در جهت کاهش موقعیتهای مجرمانه و در نهایت، پیشگیری از بزهدیدگی تأکید دارند. تحلیل آیات بیشماری از قرآن و روایات معتبر، امکان ارائه نظریهها وراهکارهایی در جهت پیشگیری از وقوع بزهدیدگی را به دست میدهد.
خلاصه ماشینی:
"در تأیید دیدگاه مشهور همچنین میتوان به این حکم اشاره کرد که چنانچه زوج لعان را انجام دهد؛ ولی زوجه از اتیان آن خودداری ورزد، حکم رجم بر او جاری میشود؛ زیرا لعان به منزله شهادت است و همان کاربرد را در اثبات جرم زنا دارد و بسان آن است که وی بر زنای محصنه همسر خویش چهار شاهد اقامه کرده باشد (سبزواری، 1423، ج2، ص435/ اصفهانی، 1422، ص808/ خمینی، 1378، ج2، ص362).
نسبت زنای پیش و پس از ازدواج یکی از مباحثی که باید به آن پرداخت این موضوع است که آیا وقوع زنای ادعایی در زمان زوجیت ضرورت دارد، یا چنانچه زوج در زمان زوجیت ادعا کند که زوجهاش پیش از انعقاد عقد نکاح مرتکب زنا شده است، نیز مجوزی برای استفاده از نهاد لعان خواهد بود؟ بررسی متون فقهی نشان میدهد درباره این موضوع دو اندیشه از سوی فقیهان ابراز گردیده است و هر دو دیدگاه نیز نخست از سوی شیخ طوسی ارائه گردیده است؛ یکی در کتاب الخلاف و دیگری در کتاب المبسوط.
لزوم ادعای زنای پس از زوجیت: شیخ طوسی در کتاب الخلاف و برخی فقیهان دیگر بر این باورند که اگر زنایی را که زوج به زوجه نسبت میدهد، به زمانی مربوط باشد که عقد ازدواج میان آن دو واقع نگردیده بود، در این فرض هرچند نسبت زنا در زمان زوجیت است، سبب پیدایش لعان نمیشود و زوج باید برای ادعای خود بینه اقامه کند، وگرنه حد قذف بر وی جاری میشود و نمیتواند با استفاده از لعان، باعث سقوط حد قذف شود (طوسی، الف، 1407، ج5، ص16/ طبرسی، 1410، ج2، ص250/ ابنشهرآشوب، 1369، ج2، ص199)."