چکیده:
قضیة حملیه به لحاظ کیفیت وجود موضوع، به اعتباری تقسیم ثنائی (خارجیه و حقیقیه) و به اعتباری تقسیم ثلاثی (خارجیه و حقیقیه و ذهنیه) پیدا کرده است. تحقیقات ارزشمندی توسط حکیمان و منطقیان در مورد این قضایا انجام گرفته است. این نوشتار پس از تبیین علمی و فنی دیدگاههای پیشین، سپس سنجش و بررسی دقیق آنها، مشکلات برخی دیدگاهها و انظار را آشکارسازی نموده و از این رهگذر و با رویکردی تحلیلی و بهرهمندی از عناصر مفید دیدگاههای پیشین به اکتشاف دیدگاهی متمم و مکمل رسیده است که سعی شده از جامعیت علمی برخوردار و فاقد مشکلات برخی دیدگاهها و انظار پیشین باشد.
خلاصه ماشینی:
"در منطق صورت، آنچه مورد توجه میباشد، ساختار و صورت قضیه است نه ماده و محتوا؛ ازاینرو تقسیم ساختار «کل ج، د» به حقیقی و خارجی، بیوجه است و نقدی که محقق طوسی بر کلام ابهری وارد نموده، بر اساس همین مطلب است؛ به بیان دیگر با صرف نظر از اینکه «کل ج، ب» به صورت «انسان خندان است»، ناظر به موضوع خارجی باشد، یا به صورت «عدد پنج فرد است»، ناظر به ماهیت باشد و یا به صورت «اجتماع نقیضین محال است»، ناظر به موضوع عدمی باشد، ساختاری و صورتی دارد و اگر این قالب را در افراد خارجی منحصر کنیم، نوع دوم و سوم قضایا از این قالب خارج میشوند؛ بنابراین «کل ج ، ب» را نباید به هر «ج» خارجی تفسیر کرد.
نقد بیان دوم در تفسیر قضیة خارجیه به نظر استاد مطهری تصور فیلسوفانی مانند حکیم سبزواری از قضیۀ خارجیه این است که حکم در این قضیه روی یک فرد نرفته است، بلکه روی مجموعهای از افراد که در خارج موجودند، رفته است؛ ولی اشکال این تصور آن است که این قضیه، شخصیه است نه کلیه؛ یعنی نمیتوان اینگونه قضیه را کلیه به شمار آورد؛ برای مثال قضیۀ «همۀ انسانهایی که در اینجا جمعاند، مذکرند» و قضیۀ «همۀ انسانهایی که در اینجا هستند، مسلماناند»، فقط یک نکتۀ قابل توجه این است که حکیم سبزواری قضیۀ حقیقیه را به همان شکل حملیه بیان میکند و آن را به قضیۀ شرطیه برنمیگرداند؛ ازاینرو نگاشته است: «إذا المقصود فی المثالین أن کل ما وجد و صدق علیه أنه جسم، صدق علیه أنه مرکب و أنه متناه» (حکیم سبزواری، 1369، ج1، ص249)."