چکیده:
افسانه ها بخشی از ادبیات غیر مکتوب ما هستند که سالیان سـال بـه حیـات خود ادامه داده اند. افسانه ها، با ویژگیهـای زبـانی و سـاختاری ایـن امکـان را دارند که از آنها به شکلی نمایشی بهـره گرفتـه شـود. «نمـایش رادیـویی» نیـز گونه ای نمایش شنیداری محسوب میشود که به خـوبی مـیتـوان از مجموعـه افسانه ها، با توجه به غنای فرهنگی و ویژگی بیانی آنها، بهـره بـرداری کـرد. در این نوشتار ابتدا اشاره ای به افسانه به عنوان بخشی از فولکلور و ادبیات شفاهی شده و بعد از آن ویژگیهای بیانی موجود در افسانه و نمایش رادیـویی مـورد بررسی قرار گفته است و در پایان با استناد بـه یـک افسـانه جنـوبی در منطقـه بوشهر، یعنی افسانه «پسر و غول بیابان »، نمایشی رادیویی تنظیم شده است .
خلاصه ماشینی:
"جنبه های تبدیل افسانه به نمایش رادیویی؛ نمایش پسر و غول بیابان میترا خواجه ییان چکیده افسانه ها بخشی از ادبیات غیر مکتوب ما هستند که سالیان سـال بـه حیـات خود ادامه داده اند.
در این نوشتار ابتدا اشاره ای به افسانه به عنوان بخشی از فولکلور و ادبیات شفاهی شده و بعد از آن ویژگیهای بیانی موجود در افسانه و نمایش رادیـویی مـورد بررسی قرار گفته است و در پایان با استناد بـه یـک افسـانه جنـوبی در منطقـه بوشهر، یعنی افسانه «پسر و غول بیابان »، نمایشی رادیویی تنظیم شده است .
» (برفر، ١٠:١٣٨٩) دو شیوه بیانی که در افسانه و اجرای نمایش های رادیـویی بـه کـرات از آن استفاده میشود، شیوه روایی (روایت ) و گفتگو (گفت و شنود) است .
(مکی، ١٣٨:١٣٨٨) نکته حایز اهمیت در خصوص تبدیل یک افسانه به نمـایش رادیـویی ایـن است که در افسانه ، سلسه حوادث و وقایع و اعمال شخصیت ها در قالب کـلام گنجانده میشود؛ همان گونه که در «رادیو، رخدادهایی به نمایش درمیآیـد کـه دیده نمیشوند، ولی روایت میشوند و یک بخش از کردار، زیر پوشش کـردار صحنه ای دیگر قرار میگیرد.
جمع بندی افسانه ها و قصه های عامیانـه بـه دلیـل ویژگـیهـای نمایشـی خـود ماننـد گره افکنی و گره گشایی و دارا بودن انواع کشمکش ، قابلیت این را دارند کـه از منظر نمایشی مورد توجه قرار گیرند، زیـرا همچـون گنجینـه ای غنـی، ادبیـات شفاهی اجدادمان را به زبانی شیوا و ساده روایت میکنند."