خلاصه ماشینی:
"در چکیـده ای از معرفـی ایـن پژوهـش ایـن را بگویـم کـه ایـن کتـاب پـس از بررسـی رهیافت هـای پنج گانـه تمـدن اسـلامی در علم شناسـی ، بـه مسـائلی از علم شناسـی منطقـی ـ فلسـفی نـزد دانشـمندان مسـلمان ، و سـپس بـه نحــو موردپژوهانــه ، بــه مســائلی از فلسفه شناســی نــزد ایشــان توجــه میکنــد؛ و دامنــه اصلــی آن هــم عمدتـا شـامل ارسـطو، فارابـی و ابن سـینا اسـت .
نکتــه دوم این کــه در منطــق دوبخشــی اساســا مبحــث تعریــف مســتقل می شــود و مقــدم بــر کتــاب گــزاره می شــود کـه شـفا چنیـن نیسـت ، امـا اشـارات چنیـن اسـت ؛ و بـه لحـاظ سـاختاری اگـر مـا سـاختار را مـلاک قـرار دهیــم شــفا نه بخشــی اســت .
این هـا درسـت اسـت و مشـکلی در نقـل هـم نیسـت ، امـا امـروز می دانیـم فارابـی ، کـه اثولوجیـا را خوانـده و آن را بـه ارسـطو نسـبت داده اسـت ، بـا همیـن دیـد کتـاب معروفـی را کـه دربـاره برطرف کـردن اختـلاف رأی میـان دو حکیـم اسـت ، در سـیزده مـورد می نویسـد و حتـی بحث هـای اساسـی ، ماننـد ماجـرای مثـل و بحـث از نحـوه علـم را - کـه یادگیـری اسـت ، یـا یـادآوری - مطـرح میکنـد و در همـه این هـا حـق را بـه ارسـطو می دهـد و محـل اسـتنادش هـم اثولوجیـای منقـول اسـت ؛ کتابـی کـه اساسـا گزیـده ای از آثـار افلوطیـن اسـت و امـروز ایــن امــر بــرای مــا مســلم اســت ."