چکیده:
سول کریپکی برای تبیین منطق موجهات محمولی دو نظام جداگانه (در سال هـای ١٩٥٩م و ١٩٦٣م ) طراحی کرده است . در ایـن مقالـه بـا بررسـی اجمـالی سـاختار نحوی و ساختار معنایی دو نظام مذکور، به مقایسه آن ها و میزان کارآیی هرکدام در تبیین منطق موجهات محمولی پرداخته شده است .
خلاصه ماشینی:
"شـاید بتـوان جامع ترین کتاب در این زمینه را ویرایش جدیـد کتـاب " مقدمـه ای بـر منطـق " تـالیف "هیوز و کرسول " دانست که نظام های گوناگون منطق موجهات محمولی با اینهمانی را به روش اصل موضوعی مورد بررسـی قـرار داده اسـت :(١٩٩٨ ,Cresswell &Huges ).
طبق معناشناسی نظام QML١ ، ممکن اسـت a(fa") صـادق باشـد، ولـی fa یـا fb کاذب باشند؛ زیرا سورها در هر جهان ممکن فقط می توانند بـه افـراد همـان جهـان اشاره کنند، به دلیل این که دایره مصادیق متغیرها فقط افراد همان جهان است ، امـا aیـا b می توانند اشیایی بیرون از دامنه جهان مذکور باشند.
بر اساس این نظریه اگر عملگـر ضـرورت بر سر جمله ای بیاید ، بدین معنی است که جمله مـذکور ، در همـه جهـان هـای ممکـن / صادق است و وجود عملگر امکان بر سر یـک جملـه ، بـه معنـای صـدق آن در برخـی / 22 جهان های ممکـن مـی باشـد.
همـان طـور که گفتیم CBF مستلزم تودرتو بودن دامنه ها است و به همراه BF، متضمن یکسـان بـودن دامنه های جهان های ممکن می باشد و هم چنین BUF نیز با تودرتو بودن دامنه هـا و یـا بـه / طور خاص ، با وجود همه اشیای جهان واقع در هر جهـان ممکـن ، برقـرار اسـت .
یکی از ویژگی های دیگر QML٢، ذکر رابطه دسـترس پـذیری R در مـدل پیشـنهادی کریپکی است (٦٤: ١٩٦٣,Kripke) در نظام اول کریپکی (١٩٥٩م ) رابطـه دسترسـی مطـرح نشده بود، ولی وی بعدها دریافته بود که فرض وجـود جهـان هـای ممکـن مسـتلزم بیـان نحوه رابطه میان آن ها اسـت ."