خلاصه ماشینی:
"سوتیترها ٭ اگر مدیران سازمانهای آموزشی، بهویژه مدارس، بخواهند در مؤسسهشان رشد اخلاقی رخ دهد، به ترتیب شش گام دارد: اصلاح انگارهها، دانشافزایی و شناخت دادن، ایجاد خود انگیختگی، مهارت رفتاری اخلاقی، باز مهندسی اخلاقی فرایندها و نظامهای حرفهای، و برخورد قانونی ٭ متأسفانه ما از اخلاق شناخت کاذبی داریم.
بعضی از بیاخلاقیهای ما ناشی از این نیست که نمیخواهیم اخلاقی باشیم بلکه ناشی از این است که بلد نیستیم اخلاقی باشیم ٭ ما چون بلد نیستیم عزتنفس خود را حفظ کنیم، تکبر میورزیم ٭ مشاوره مهارت میخواهد و اگر مهارت مشاوره نداشته باشیم، در کار دیگران مداخله میکنیم که کاری غیراخلاقی است ٭ مدیر مدرسه، مربی تربیتی و معلم وظیفة مشاوره و راهنمایی دارند ٭ با مقررات غیراخلاقی نمیتوان اخلاق را حاکم کرد.
طرحها، لوایح، مقررات و آییننامههایی که میخواهیم به کمک آنها اخلاق را حمایت کنیم، خودشان باید ممیزی اخلاقی شوند ٭ از مدیر انتظار میرود در سازمان خود، رشد اخلاقی را به گونهای تأمین کند که همکارانش بتوانند از واکنشهای هیجانی به واکنشهای هوشمندانه رو کنند که هم به نفع خودشان و هم به نفع سازمان است ٭ ٭ حلیم بود به معنای این نیست که هر چه بگویند بپذیرم و از حقوق خود صرفنظر کنم.
هر سازمانی یک کشور است اگر مدیران سازمانهای آموزشی، بهویژه مدارس، بخواهند در مؤسسهشان رشد اخلاقی رخ دهد، به ترتیب شش گام دارد: اصلاح انگارهها، دانشافزایی و شناخت دادن، ایجاد خود انگیختگی، مهارت رفتاری اخلاقی، باز مهندسی اخلاقی فرایندها و نظامهای حرفهای، و برخورد قانونی شهروندان ایرانی به شدت به دو نوع دانش نیاز دارند: یکی سواد اخلاقی و دیگری سواد حقوقی آدمی که ظرفیت بالایی دارد، تحریکپذیریاش از عوامل محیطی کمتر میشود"