چکیده:
ابوالفیض ثوبان بن ابراهیم معروف به ذوالنون مصری از شخصیت های ممتاز تاریخ تصوف به شمار میآید. اگر از بزرگان صوفیه ده تن را به مثابه برجسته ترین ها برگزینند، یقینا ذوالنون یکی از آن هاست ؛ بنابراین ، شناخت احوال و تازه های سخن او که نمایندة شاخص و تاثیرگذار تصوف غرب جهان اسلام است ، در شناخت تصوف اسلامی لازم و ضروری است ؛ به ویژه اینکه اغلب منابع ، او را نخستین کسی میدانند که از «ملامت » و نقش آن در پیراستن کار و حال صوفی سخن گفته است و لذا مقاله حاضر برای این منظور نوشته شده است ، اما به دلیل جایگاه ممتاز و استثنائی ذوالنون در تصوف اسلامی، همه جوانب شخصیت و احوال او در این گفتار نمیگنجد و به ناچار باید از برخی آن ها از جمله آثار وی، گسترة روابطش با معاصران ، مذهب ، کیمیاگری، نقش او در واقعه محنت صوفیه و... که بسیار نیز مهم و بحث برانگیز است ، چشم پوشید و آن را به زمانی فراخ تر وانهاد.
خلاصه ماشینی:
"ق : ٥٨): نخست ، با استناد به کتاب تاریخ الصوفیه ، ذکر کرده که نام این عارف مصری ابوالفیض ١ بن احمد گفته شده است ؛ سپس ، با توجه به آنچه سلمی خود از کتاب أعیان الموالی نقل میکند، خاطرنشان ساخته که نام او ذوالنون بن ابراهیم گفته شده است (همان : ٥٩)؛ یک بار نیز می گوید نام او را فیض ، لقبش را «ذوالنون » و کنیه اش را ابوالفیض گفته اند (همان جا)؛ دیگر بار، از قول ابویعقوب یوسف بن احمد بغدادی نقل می کند که «ذوالنون » کنیۀ٢ شیخ و فیض نام وی و یا اینکه «ذوالنون » لقب او و نامش فیض بوده است (همان : ٦٠) و در آخر بر اساس روایتی دیگر، نقل میکند که نام او ثوبان بن ابراهیم گفته شده است (همان جا).
ق ، ج ١٠: ١٧٥)؛٢١ چنان که می توان احتمال داد فصیح خوافی نیز در ذکر تاریخ دوم در وفات شیخ ، به همان حکایت استناد کرده باشد، اما باید گفت صحت روایت مزبور از آن جا که خبر واحد محسوب میشود، نظر به وجود روایات مخالف ، محل تأمل است ؛٢٢ به ویژه وقتی بدانیم شبیه به آن حکایت ، در همان کتاب حلیۀ الأولیاء، با اندکی تفاوت در الفاظ ، به محمد بن المبارک الصوری ٢٣ نیز نسبت داده شده و راوی داستان که در هر دو حکایت یک نفر است (عمر بن بحر الأسدی ) بر زنده بودن محمد بن المبارک ٢٤ نیز در همان سال ٢٥٠ ه."