چکیده:
توسعة پایدار روستایی فرایندی است که ارتقای همهجانبة زندگی روستایی را از طریق زمینهسازی و ترغیب فعالیتهای همساز با قابلیتها و تنگناهای محیط (به مفهوم عام آن) مورد تأکید قرار میدهد. بر این بنیاد، توسعة پایدار روستایی جنبههای گوناگونی را شامل است، اما زمینهسازیهای ساختاری در چهار جنبة عام میتواند به کارکرد مناسب این فرایند بیانجامد. این جنبهها عبارتند از: محیطی ـ اکولوژیک، اجتماعی ـ فرهنگی، اقتصادی ـ سیاسی و کالبدی ـ فضایی. یکپارچگی فضایی در قالب رویکرد نظاموار، سکونتگاههای روستایی را در مقیاسهای گوناگون نقطهای، محلی، ناحیهای و منطقهای و ملی، و البته همه جا بهعنوان نظامهای باز، مورد توجه قرار میدهد. بدینسان، هر سکونتگاه روستایی نه تنها بهلحاظ کنش و واکنشهای بین اجزا و نیروهای مختلف درونی خود، بلکه از نظر تعامل با دیگر نظامهای سکونتگاهی (دیگر سکونتگاهها، اعم از روستایی و شهری) نیز پیوسته در روندی پویا قرار دارد. در این بین، آنچه که اهمیتی تعیینکننده دارد، امکانات و قابلیتهای محیط نظام است که بهصورت امکان برپایی رابطة تعاملی با سیاستگذاریها، برنامهریزیها و تخصیص اعتبارات و مانند آن تجلی مییابد. از سوی دیگر، با عنایت به رویکردهای نوین در جغرافیای کاربردی و توجه به نقش جوامع در ایجاد فضاهای گوناگون، بسیاری از اهداف برنامهریزی فضایی و ابعاد پایداری در پیوندی تنگاتنگ مورد توجه قرار دارند. این مقاله کوشش دارد تا نشان دهد، هرگونه پایداری در روند توسعة روستایی، مستلزم نگرشی یکپارچه در قالب پارادایم فضایی است و این مهم میسر نخواهد شد، مگر با رویکردی مبتنی بر شبکههای منطقهای در قالب پویش ساختاری ـ کارکردی.