چکیده:
قافیه یکی از مزایای عمده ی کلام موزون است که هـم در موسـیقی شـعر نقـش اساسی دارد و هم مرکز ثقل بیت و مایه ی توجـه مخاطـب اسـت . از مهـم تـرین ویژگیهای قافیه این است که عواطف شاعر را سامان میدهد و مخاطب را مجبور میکند که دوباره بازگردد و درباره ی بیت بیندیشد.در ادب کهـن فارسـی، تکـرار قافیه از عیوب شعر شناخته شده است ؛ اما شاعران سبک هندی مانند طالب آملی و صائب تبریزی، قافیه را به کرات در غزل هایشان تکرار کـرده انـد و در اندیشـه ی آنان ، این کار نه تنها از زیبایی شعرشان نکاسته ، بلکـه نشـانگر ظرافـت و نـازکی خیال آنان است ؛ زیرا شاعر سبک هندی، شاعر خیال و مضـمون اسـت ؛ ازایـن رو هرچه شاعر در مضمون پردازی خبره باشد، در این سبک اسـتادتر اسـت .میتـوان گفت در ٦٠ الی ٦٥ درصد از غزلیات صائب ، تکرار قافیه وجود دارد؛ امـا وی بـا تکرار قافیه ، ذهن نازکاندیش خویش را به مخاطب نشان میدهد؛ زیرا او هر قافیه را به عنوان عنصری جدید، با مضامین و واژگان جدید پیوند میدهد؛ تا آن جا کـه همان واژه ی تکراری در بیتی دیگر زمینه ساز مضامین دیگـر مـیشـود. او از ایـن تکرار، تداعی معانی جالبی میآفریند و گاه نیز واژگـان تکـراری را بـا معناهـای متفاوت یا دلالت های ضمنی آن ها به کار میگیرد.در ایـن پـژوهش کـه بـه روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است ، به بررسی سازوکار صائب بـا تکـرار قافیـه در غزل پرداخته ایم .
خلاصه ماشینی:
"شرایط و ویژگیهای عمومی شعر هر دوره ، عامل دیگری است که قبل از سرودن شعر ملاک و معیارهایی را در مسیر گزینش واژه برای شاعران تعیین میکند؛ چنان که در سبک هندی، گزینش واژگان تکراری، کاری معمول و مرسوم به حساب مـیآیـد؛ زیـرا توجه و دقت شاعر بر خلق مضمون ها و معانی بیگانه متمرکز اسـت و واژه و همچنـین قافیه برای این هدف ، ابزاری مناسب است ؛ اما انتخاب قافیه برای یک بیت ، به همنشینی واژگان و شیوه ی ترکیب آن نیز بستگی دارد و شاعر باید به استعداد و ظرفیـت واژگـان برای همنشینی، توجه بسیار داشته باشد؛ زیرا «واژه ها در شعر، حالتی همچون اتـم هـای مواد شیمیایی در ترکیب ها دارند؛ همان گونه که بار الکترون اتم های یـک مـاده موجـب جذب یا دفع پروتون و الکترون اتم های ماده دیگر میشود، واژه نیز از دو جنبه ی آوایی و معنایی، برخوردار است که سبب همنشینی یـا مـانع همنشـینی واژه ای بـا واژه دیگـر میشود."