چکیده:
خرده گیری بر سنت گونه بندی سبک های شعر پارسی و تقسیم آن به خراسانی، عراقی، هندی و بازگشت، پیشنهاد مدل نوینی در این باره و بحث بر سر سبک هندی و کیفیت تکوین آن، موضوع سه مقاله از دکتر کورش صفوی است: «پیشنهادی در سبک شناسی ادب فارسی»، «نگاهی تازه به نظام سبک شناسی زبان و هنر»، و «نگاهی به چگونگی پیدایش سبک هندی در شعر منظوم فارسی». نگاه صفوی در این مقالات، نگاهی زبانشناسیک و معطوف به نظریه های هاورانک، یاکوبسن و لیچ است. با وجود ستایش برانگیز بودن کوشش صفوی در این باب، می نماید که انتقاداتی به نظریه وی وارد باشد. چنانکه برخی از ایرادات صفوی بر سنت گونه بندی سبک های شعر پارسی، از الگوی پیشنهادی وی نیز برطرف نشده. همچنین به واسطۀ برخی پارادکس ها و نیز امکان استنباط های خلاف واقع بر مبنای برخی گزاره ها و مواردی دیگر، نظریه صفوی از جهاتی آسیب مند شده است. در این جستار، پس از گزارشی اجمالی از نظریات صفوی در سه گانۀ مذکور، کاستی های کار مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
نقد مقاله: بازخوانی سهگانۀ کورش صفوی در سبک هندیپژوهی مجاهد غلامی استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهیدباهنر کرمان چکیده خردهگیری بر سنت گونهبندی سبکهای شعر پارسی و تقسیم آن به خراسانی، عراقی، هندی و بازگشت، پیشنهاد مدل نوی در این باره و بحث درباب سبک هندی و چگونگی تکوین آن، موضوع سه مقاله از کورش صفوی است: «پیشنهادی در سبکشناسی ادب فارسی»، «نگاهی تازه به نظام سبکشناسی زبان و هنر» و «نگاهی به چگونگی پیدایش سبک هندی در شعر منظوم فارسی».
صفوی در این مقالات- که میتوان آنها را زنجیرهای پژوهشی قلمداد کرد- ابتدا گونهبندی متعارف در سبکشناسی شعر پارسی و تقسیم آن به سبکهای خراسانی، عراقی، هندی و بازگشت را از جهاتی سهلانگارانه و نادقیق میپندارد و آن را به دو دلیل علمی نبودن و جامعیت نداشتن، انتقادپذیر میداند؛ یعنی از یک سو برآن است که استفاده از گزارههای کلی و غیرقابل اندازهگیری برای شناساندن سبک شعری شاعران، علمی نیست و از دیگر سو معتقد است ظهور سبکی خاص در دورهای تاریخی، موقوف به شعر نیست و مختصات آن در تمام شئون آن دوره، از ادبیات و موسیقی و نقاشی تا معماری و صنایع دستی، بازتاب مییابد.
کنار هم قرار گرفتن این نظریات به این استنباط میانجامد که آنچه در سبک خراسانی وجود دارد، «نظم» است، نه «شعر» و همین دید و داوری است که زمینۀ تازش صفوی بر شاهنامه و دستکم گرفتن وجوه شعریت آن را پیش آورده: اگر شاهنامۀ فردوسی با گرایش بهسمت قطب مجازی، یعنی همانا عملکرد بر روی محور همنشینی سروده نمیشد، این امکان نیز پدید نمیآمد که داستانی از آن خوانده شود و سپس، به زبان خودکار نقل گردد.