چکیده:
القاعده مطابق ایدئولوژی و عملکردشان، بیش از آنکه تهدیدکننده منافع غرب باشند، خطری برای جهان اسلام به ویژه شیعیان محسوب میشوند. ایدئولوژی القاعده در عین داشتن دو مولفه غربستیزی و شیعهستیزی، در عمل و نظر نشان داده که برای آغاز مبارزه از درون سرزمینهای اسلامی و مقابله با گرایشهای مخالف خود در درون جهان اسلام، به خصوص شیعیان، اولویت بیشتری قائل است. به عبارت دیگر، مولفه غربستیزی مندرج در ایدئولوژی آن بیشتر برای مشروعیتبخشی و جذب افراد بیشتر به تشکیلات بوده است.
«خطر از جانب القاعده» و «خطر به علت وجود القاعده» دو نوع خطری هستند که شیعیان را تهدید میکنند. این خطرات به دو شیوه عام (تمام مسلمانان) و خاص (تنها شیعیان) منافع شیعیان را در جهان، به ویژه ایران و عراق هدف قرار دادهاند.
خلاصه ماشینی:
"2 نوشتار پیش رو نیز دیدی منتقدانه به این موضوع دارد و معتقد است که القاعده بیش از آنکه تهدیدی برای غرب باشد خطری برای جهان اسلام به ویژه شیعیان است.
نکته بسیار مهم دیگر اینکه القاعده برخلاف سیاست اعلامی رهبران ارشد خویش، یعنی بنلادن و ظواهری که مبارزه با اسرائیل و امریکا را تبلیغ میکنند، 18 به علت ویژگیهای موجود در ایدئولوژی خود، مجبور است مبارزه را از داخل و درون آغاز کند و مطرح کردن دشمن خارجی نیز در حقیقت روشی برای جذب نیروهای بیشتر از میان مسلمانان اهل سنت است.
23 بر این اساس، اگر ترس برخی مقامات ناتو و نویسندگانی همچون تونی بلنکلی 1 را درباره گسترش اسلامگرایی در غرب، به ویژه اروپا جدی بگیریم، 24 رواج تفسیر اسلامگرایی از جانب القاعده و امریکا که یکی با گزارههای هنجاری مثبت درباره آن سخن میگوید و دیگری منفی، بیمعنا خواهد بود؛ زیرا اسلامگرایی با آن تصویر سیاه و وحشتآور کسی را به خود جلب نخواهد کرد و اصولا به همین علت، برخی نویسندگان مخالف سیاستهای واشنگتن مانند شوسودوفسکی 2 سخن از مخالفتراشی توسط Tony Blankley Chossodovsky امریکا به میان میآورند.
البته از آنجا که آنها علاوه بر همراهی افکار عمومی غرب، در پی جلب نظر مسلمانان منطقه نیز بودهاند، شعار جنگ تمدنها و جنگ صلیبی را که حتی چندینبار از سوی رؤسای ایالات متحده نیز مطرح شده بود، به شعار اقدام برای گسترش «دموکراسی» تغییر دادند؛ زیرا اینگونه القا میشد که شکلگیری سازمانهایی همچون القاعده به علت نبود دموکراسی در کشورهای منطقه است."