چکیده:
اتحادیه عرب که از زمـان شـکل گیـری کـنش گـری فعـال در جهـان عـرب نبـوده در دورة قیـام هـای مردمی جهان عرب به کنش گری فعال تبدیل شـده اسـت . ایـن مقالـه بـه تبیـین الگـوی کـنش ایـن سازمان منطقـه ای در دورة اخیـر و مولفـه هـای اثرگـذار بـر ایـن الگـو مـیپـردازد و احتمـالات پـیش روی اتحادیـه عـرب را از منظـر تـداوم نقـش نـوین آن یـا تحـول و پسـرفت آن مـورد مداقـه قـرار میدهد. فرض مقاله آن اسـت کـه بـه دلیـل تضـعیف نقـش و جایگـاه جمهـوریهـای عربـی بـر اثـر چالش ها و بحران های دورة خیزش های مردمـی، و نیـز بـه دلیـل آسـیب پـذیری کمتـر پادشـاهیهـای عربی، موازنه داخلی اتحادیه عرب برهم خـورد و پادشـاهیهـای عربـی براثـر گـرفتن ابتکـار عمـل در این اتحادیه ، جهـت و شـکل سیاسـت هـای آن را در ایـن دوره تعیـین کردنـد. محـدودة زمـانی مقالـه از آغاز خیزش های مردمی در تونس تا حال حاضر را شامل میشود.
خلاصه ماشینی:
"در پاسخ به پرسش نخست، نویسنده این فرضیه را مطرح میکند که به دلیل تضعیف نقش و جایگاه جمهوریهای عربی براثر چالشها و بحرانهای دورۀ خیزشهای مردمی، و نیز به علت آسیبپذیری کمتر پادشاهیهای عربی، موازنۀ داخلی اتحادیۀ عرب برهم خورد و پادشاهیهای عربی با در دست گرفتن ابتکار عمل در این اتحادیه، جهت و شکل سیاستهای آن را در این دوره تعیین کردند که این امر تبیینکنندۀ چرایی اتخاذ رویکرد گزینشی اتحادیۀ عرب در قبال کشورهای درگیر تحول است.
این نقش در دورۀ نوین و در سایۀ خیزشهای عربی که اکثر کشورهای عربی از جمله عربستان را با تهدید روبهرو کرد ـ اما تأثیری بر قطر نداشت ـ از خلیج فارس نیز فراتر رفته است و در منطقۀ عربی، از جمله در اتحادیۀ عرب دنبال میشود.
2 برهمخوردن توازن نیروها افزون بر توافق عربستان و قطر که به محوریت شورای همکاری در اتحادیۀ عرب انجامید و نیز علاوه بر تضعیف جایگاه مصر که موجب بهرهگیری دو کشور یادشده از خلأ قدرت بهوجودآمده و تحکیم جایگاهشان در اتحادیۀ عرب شد، مسألۀ دیگر برهمخوردن روابط دو محور اصلی خاورمیانه دستکم در میان کشورهای عربی بود.
اگرچه شورای همکاری در غیاب بازیگران اصلی جهان عرب، نفوذ قابل توجهی در اتحادیۀ عرب و در شکلدهی به دیپلماسی عربی به دست آورده و این اتحادیه را به چارچوبی برای پیشبرد اهداف خود تبدیل کرده است، اما رژیمهای مردمیتر در حال ظهور در خاورمیانۀ عربی این نقش را تضعیف خواهند کرد."