چکیده:
حمله ایالات متحده به عراق و سقوط نظام بعثی موجب ورود عراق به مرحلهای جدید، بیثبات و بهویژه وضعیت خلأ قدرت در مرکز شد. همین امر سبب شد که دیگر کشورهای منطقه به فراخور اهداف منطقهای و امنیت ملی خود سعی کنند از یک سو به بسط نفوذ در این کشور دست بزنند و از سوی دیگر مانع افزایش نفوذ رقبای خود در عراق شوند. در همین راستا این مقاله از میان بازیگران منطقهای مؤثر در سپهر سیاسی عراق، سیاست خارجی سه کشور جمهوری اسلامی ایران، ترکیه و عربستان را مورد بررسی قرار داده است. مفروض نوشتار حاضر، در پیشگرفتن بازی با حاصلجمع صفر توسط بازیگران مذکور طی برهه زمانی 2003 تا 2014 است، بهنحوی که توافقی که بتواند بیانگر نوعی توازن میان قدرتهای منطقهای در عراق باشد، هیچگاه در بین این بازیگران شکل نگرفت و همین امر از عوامل زمینهساز افزایش بیثباتی در عراق بهشمار میآید. در این بین، وجود نظام پارلمانی در عراق، اکثریت بودن جمعیت شیعیان عراق، نفوذ و رابطه خوب ایران با شیعیان، خروج سربازان آمریکایی از عراق و تحولات مربوط به بحران سوریه باعث شده است تا طی سه انتخابات مذکور از یک سو ایران بیشترین نفوذ و روابط استراتژیک را با عراق داشته باشد و از سوی دیگر دو کشور ترکیه و عربستان در انتخابات پارلمانی عراق نتوانند به موفقیت قابلملاحظهای دست یابند.
خلاصه ماشینی:
اما چگونه در وضعيتي که سه بازيگر مختلف (ايران ، ترکيه و عربستان سعودي ) در اين مقاله انتخاب شده اند، از نظريه مذکور که تأکيد دارد بازي با حاصل جمع صفر تنها بين دو بازيگر رخ مي دهد، استفاده مي شود؟ در پاسخ بايد گفت در روند بررسي وضعيت سياست خارجي کشورهاي مذکور و به ويژه در روند کلي شکل گيري اتحادها و ائتلاف هاي رسمي و غيررسمي در منطقه و عراق ، عملاً شاهد يک رويارويي بين دو گروه مختلف در عراق بوده ايم .
به عبارت ديگر در نظام سياسي جديدي که به طور رسمي از سال ٢٠٠٥ بر عراق حاکم شده است ، انتخابات پارلماني مهم ترين رخداد سياسي در اين کشور است که براساس آن گروه هاي مختلف سياسي ، قومي و مذهبي سعي خواهند کرد با جذب آراي بيشتر، قدرت افزون تري در اين کشور از آن خود کنند و درنتيجه سرنوشت کشور دست کم براي يک دوره زماني چهارساله مشخص مي شود.
به همين دليل در چنين فضايي ايران در انتخابات ٢٠٠٥ سعي کرد احزاب مختلف شيعه را زير چتر اتحاد قرار دهد و از روابط حسنه پيشين خود براي اين منظور استفاده کرد و همچنين در کاهش تنش هاي ميان دو حزب اصلي کرد، يعني اتحاديه ميهني و دموکرات در شمال عراق نقش مثبتي ايفا کرد تا اين احزاب نيز در پيوستن به شيعيان براي تشکيل دولت جديد آن هم در زماني که انتخابات از سوي اهل سنت تحريم شده بود، تعجيل کنند.