چکیده:
ترکیب سازی در یک زبان ، مانند تکثیر سلولی در بدن موجود زنده ، بقـای آن را تضـمین مـی- کند. پیدایش واژگان جدید نتیجه احساس نیاز اهل ادب بـه مصـالح زبـانی تـازه اسـت ، تـا اندیشـه متفاوت خود را به زیباترین شـکل بیـان کننـد. شـعر انقـلاب و پایـداری محصـول فضـای فکـری و اجتماعی متفاوتی است بنابراین ، شاعران با مفاهیم تازه ای مواجه اند و نمیتوانند برای بیان پاره ای از آن ها، استعداد زبانی و واژگانی مناسبی بیابند. ناگزیر بـه واژه سـازی مـیپردازنـد. در ایـن جسـتار، نوترکیب های به دست آمده ، در پنج دسـته کلـی اسـم مرکـب ، صـفت مرکـب ، ترکیبـات ونـددار، ترکیبات شبه ونددار و هم آیی بلاغی واژگان قرارگرفته اند. این نوشتار، پاسخگوی سـوالاتی اسـت نظیر اینکه : چه مولفه هایی در میزان توفیق در ساخت نوترکیب ها دخیل اند؟ زمینه های فکری غالب در ترکیب های جدید کدام اند؟ عناصر بلاغی در این ترکیب ها چه جایگاهی دارند؟ براسـاس چـه معیارهایی میتوان نوترکیب ها را دسته بندیکرد؟ بیشترین نوترکیب ها در آثار چه شاعرانی یافـت - میشود؟ نگارندگان به نمونه هایی بدیع از نوترکیب هـای سـاخته شـده در شـعر انقـلاب و پایـداری دست یافته اند که غالب آن ها دربردارندة مضامین ادبی، دینـی، ملـی، حماسـی، عرفـانی، سیاسـی و اجتماعی است .
خلاصه ماشینی:
"در مثـال هـای آتی ترکیب هـای نهمـارجو: وخشـوررو، دژخـیم خـو، انـدکهنـر، بسـیارگو/ کاهـل عمـل ، نهمارجو، آلوده جان ، آلوده تن (سبزواری،١٣٦٧: ١٣١)، نـادره گـو: قمـری چـه بـه سـر دارد برشاخه اگر نیست / خود نادره گو شیخی بنشسته به منبر (گرمارودی،١٣٨٣: ١٤٧)، خردسوز (عاشق ): ما خردسوزان عالم با جنون هم خانه ایم / باده پیمایان عشق آیین نافرزانه ایم (خـوش - عمل ،١٣٧٥: ٢٨) و دل دوز: دوباره میآیی/ با صفایی دل دوزتر از ترک های دست روستایی (گرمارودی،١٣٨٣: ٢٠٠) از آن جمله اند: این روش جزء زایاترین ابزارها در ساخت مرکـب هـای وصـفی اسـت (خرمـایی،١٣٨٧: ٦٣)؛ به همین دلیل ، بسامد نوترکیب هایی که با این شیوه ساخته میشوند، نسبت به شیوه های دیگر بیشتر است .
و: دسته دیگر از ترکیبات ابداعی شاعران ، مواردیست که در آنها پیوندهای بلاغی و بیانی نقش اصلی را ایفامیکنند؛ یعنی ترکیب متضمن تشبیه و استعاره و مجاز بدیعی است ؛ چیزی که در این نوشتار از آن به همآیی بلاغی واژگان تعبیرشده است ؛ مانند عروس هودج خون (زعفران )، دریای باژگون روان (آبشار)، دل فرش ، پیک هرزه گرد (باد)، ارغنون خدا (شعر)، نقاشی روح (عشق )، برج بینیازی (قناعت )، سقف های کاذب سربی (هوای آلوده )، دهان خشک زمین (چاه بیآب )، مفتاح غم پنهان (ناله ) ز: پاره ای از ترکیباتی که از بیش از دو جزء تشکیل یافته اند، در درون خود دو یا چند ترکیب اضافی متوالی دارند که اصطلاحا از آن به تتابع اضافات تعبیر میشود؛ مانند عروس هودج خون ، قتلگاه تمدن شرق ، نهایت ابهام جاده و سرزمین فرصت پرواز."