چکیده:
این مقاله موارد نقد دیدگاه مردم و اجتماع را در «هشت کتاب» سپهری یافته است و ضمن این کار نحوه بکارگیری شاعر از علوم پایه(ریاضیات، زمینشناسی، زیستشناسی، شیمی و فیزیک) به منظور تأثیرگذارتر کردن کلام خود را نیز بهره گرفته است. از اینرو با مطالعه و بررسی «هشت کتاب»، موارد مربوط به نقد و انتقاد از بینش و رفتار مردم و رخدادهای اجتماعی، استخراجشده و نفوذ و نحوه تأثیر واژهها و مفاهیم علوم پایه در این عرصه نیز بررسی شده است. از یافتههای این مقاله اینگونه برمیآید که نقدهای سپهری گاهی جنبه علمی دارد و در بیان آن از واژهها و مفاهیم و اصطلاحات علمی نیز برای نفوذ بیشتر کلام خود بهره برده است، و دیدگاه علمی خود را با این علوم همراه کرده است و گاهی نیز این دیدگاه جنبه عرفانی یا احساسی دارد و در نهایت این دیدگاهها و نوع بینش برای جامعه، حامل پیامی آموزنده است.
خلاصه ماشینی:
واژه ها و مفاهیم زیست شناسی ١- باغستان ٢- بیشه ٣- آهو ٤- جنگل ٥- درندگی «در باغستان من ، شاخه بارور خم میشود بینیازی دست ها پاسخ میدهد در بیشه تو، آهو سر میکشد، به صدایی میرمد» (هشت کتاب : ١٦٣) در جنگل من ، از درندگی نام و نشان نیست (همان : ١٦٤) در وهله اول ، شاعر قصد دارد تفاوت اندیشه و دنیای خود را با دیگران و مردم کـه بـا تخفیف ، تو، نامیده شده است بیان کند و مشخصا وجود تفـاوت بـین خـود و دیگـران را متذکر شود و در مرحله بعد برای بیان این تفـاوت از وضـعیت هـای مختلـف زیسـتی در اکوسیستم های خاص کمک می گیرد، و برتری خود را بر دیگران با کمک گـرفتن از ایـن فضاها اعلام نماید، و دنیا و اندیشه و درونیات خود را امن معرفی میکند و بخـش اعظـم این امنیت را در بینیازی خود – بینیازی درونی و فقر خودخواسـته نسـبت بـه دنیـا – میبیند که در دیگران ، چون این بینیازی وجود ندارد و جای خود را بـه نیازمنـدی داده است از این رو مکانی که خود را منتسب به آن میداند باغستانی است پر از میوه ؛ یعنـی نتیجه و محصول .
سهراب سپهری با بهـره بـردن از ایـن واژه هـا و مفاهیم بیش تر به انتقاد از دیگران پرداخته ، و بینش و رفتار و دیدگاه آنان را مورد نقـد و سرزنش قرار داده است و گاهی در این میان خود را در طرف دیگـر قـرار داده ، و پـس از مقایسه ، برتری و درستی خود را بیان کرده است .