چکیده:
پیکارسک به نوعی روایت مشتمل بر یک سلسـله قصـص گونـاگون گفتـه مـیشـود کـه در گذار زندگی یک فرد رخ میدهد. رمان پیکارسک از اجداد رمان امروزی به شـمارمیآیـد. فن مقامه از نظر تکنیک داستان نویسی، بر ادبیات اروپا تاثیری گسترده و بازتـابی گونـاگون داشته است و از نظر فنی و سرشت واقع گرایانـه ، الهـام بخـش روایـات پیکارسـک اسـپانیایی بوده است . این فن از طریق ادبیـات اسـپانیا بـه ادبیـات دیگـر ملـل اروپـا نفـوذکرد. روایـات پیکارسک از نظر فنی و تکنیک هـای داسـتان نویسـی متـاثر از مقامـات عربـی هسـتند. البتـه گروهی از منتقدان ، این تاثیرگذاری و اثرپذیری را نفیکرده اند. اشـتراکات ادب عیـاری بـا روایات پیکارسک در زیرساخت و اسـلوب نیـز باعـث بـه وجودآمـدن احتمـالات دیگـری دربارة خاستگاه پیکارسک شده اسـت . تعیـین خاسـتگاه پیکارسـک پایـان دهنـدة اختلافـات موجود در این زمینه است . این امر نگارندگان این سطور را بر آن داشت تا در جهـت تعیـین خاستگاه پیکارسک برآیند، چراکه با یک بررسی اجمالی مشخص میگـردد کـه خاسـتگاه حقیقی پیکارسک را نباید در غرب و اسپانیا جست وجوکرد، بلکه سرآغاز آن را در شرق و آن هم نه در مقامات عربی، بلکه در ادب عیاری فارسی بایدجست . از این رو در این گفتـار با روش تحلیلی ـ توصیفی و شیوة سندکاوی و کتابخانـه ای ، ابتـدا خاسـتگاه پیکارسـک در اروپا مورد بررسی قرارگرفته است ، سپس دربارة عوامل و دلایل تاریخی انتقـال آن از شـرق به غرب صبحت شده و در نهایت خاستگاه حقیقی آن تعیین شده است .
خلاصه ماشینی:
در اینجـا ایـن سؤال مطرح میشود که چرا همواره اسپانیا خاستگاه پیکارسک معرفیشده اسـت ؟ اگـر در شرق به جست وجوی خاستگاه واقعی پیکارسک بپردازیم ، با توجـه بـه اینکـه داسـتان هـای عیاری نیز از اسلوبی همچون پیکارسک برخوردارند، آیا نباید به دنبال سرچشمه و سرآغاز پیکارسک در میان ایرانیان بود؟ اگر خاستگاه پیکارسک منتهیبه شرق شود، باید دیـد آیـا مـیتـوان مقامــات ، قصـص شـطار و داســتان هـای عیـاران را، انــواع پیکارسـک در شــرق قلمدادکرد؟ در چنین صورتی آیا میتوان شاطر٢، بطل ٣ و عیار را پیکاروهای شرقی نامید؟ و دیگر اینکه از نظر اسلوب و ساختار، روایات پیکارسک ، مقامات و داسـتان هـای عیـاران چه وجوه اشتراکی با یک دیگر دارند که سبب شده است تـا کسـانی چـون غنیمـی هـلال ، سهیر قلماوی، احمد طه بدر، علی الراعی، عبدالمنعم محمـد جاسـم و طـه نـدا آن هـا را در کنارهم قراردهند؟ ١ ـ ٢ ـ پیشینۀ تحقیق دربارة نوع ادبی پیکارسک آثار متعددی به رشتۀ تحریر درآمده است کـه از مهـم تـرین آن ها میتوان به کتاب های پیکارسک اثر هری سیبر، بررسی رمان های پیکارسک از آلتـر، رمان پیکارسک در اسپانیا اثر چندلر و مقالـۀ الروایـه البیکارسـکیه نوشـتۀ جمیـل حمـداوی اشاره کرد.
با وجود اشتراکات فراوان میان روایات پیکارسک ، داستان های عیاران و قلاشان فارسـی، مقامات و قصص الشطار عربی و نیز وجود قراین و شواهدی مبنـی بـر جابـه جـایی و انتقـال این نوع ادبی از ادبیاتی به ادبیات دیگر، تاکنون هیچ گونه پژوهشی با ایـن پـیش فـرض کـه ادب عیاری در شرق میتواند ریشه و زمینۀ پیدایش روایات پیکارسک به شمارآیـد، انجـام نشده است .