چکیده:
هدف از این مطالعه مقایسهی اثر سیاستهای مالی (مخارج دولت) بر ارزش افزودهی دو بخش صنعت و کشاورزی بوده است. به این منظور، با استفاده از مدل تصحیح خطا برداری، رابطهی علی و اثرات سیاست مالی بر ارزش افزودهی دو بخش یاد شده ،(IRF) استفاده از توابع واکنش ضربهای مورد بررسی قرار گرفت. دادههای مورد نیاز از منابع گوناگونی از جمله مرکز آمار ایران و بانک مرکزی جمع آوری شد. نتایج نشان دادند که رابطهی علی از سوی مخارج دولت به سمت ارزش افزوده می باشد، یعنی مخارج دولت بر ارزش افزودهی بخش کشاورزی در کوتاه مدت اثر مثبت دارد. همچنین، در کوتاهمدت مخارج دولت بر ارزش افزودهی بخش صنعت، صادرات و سرمایه گذاری بر ارزش افزودهی همین بخش تأثیری مثبت و معنیدار دارند. با توجه به اینکه مخارج دولت در بلندمدت و کوتاهمدت بر سرمایه گذاری در بخش کشاورزی تأثیر مثبت داشته است؛ لذا، مخارج عمرانی دولت از راه بهبود زیر ساختهای بخش کشاورزی و بویژه بهبود شبکهی حمل و نقل باعث ترغیب تولیدکنندگان به افزایش سرمای هگذاری در این بخش می شود.
The objective of this study was to investigate the impacts of government expenditure on value added of agricultural and industrial sectors. To achieve the objective، Vector Autoregressive approach، causality analysis and Impulse Response Function analysis were used. The data collected from different sources including Iranian Statistical Center and Central Bank. Results of the study showed that causality is from government expenditure to agriculture value added، indicating positive impact of government expenditure on agricultural value added in the short run. It was also found that in short run government expenditure affects value added، export and investment of the industrial sector positively and significantly. Given the positive impact of the government expenditure on investment in agriculture، in both short and long-run، it is concluded that government expenditure in infrastructures results in improved transportation system which in turn، encourage more investment in agricultural sector.
خلاصه ماشینی:
"داده های مورد نیاز این مطالعه شامل حجم پول ، مخارج دولت ، ارزش افزوده و صادرات و سرمایه گذاری بخش کشاورزی و بخش صنعت و معدن می باشد که از مجموعه سری های زمانی اقتصادی - اجتماعی موسوم به PDS، بانک مرکزی و مرکز آمار ایران طی سال های ١٣٥٠ تا ١٣٨٥ جمع آوری شده است .
همان گونه که در جدول ٣ مشاهده می شود و براسـاس آزمـون جوهانـسن (١٩٩٢)، تنهـا یـک رابطه ی بلندمدت میان متغیرهای ارزش افزوده ، مخارج دولت ، صادرات و سرمایه گـذاری در بخـش کشاورزی وجود دارد.
قسمت دوم یا میانی جدول ٣ نشان می دهد که در بلندمدت متغیرهای مخارج دولت در بخش کشاورزی ، ارزش افزوده ی این بخش و هم چنین ، سرمایه گذاری بر صادرات اثر معنی داری ندارند.
همان گونه که در جدول ٤ ملاحظه می شود، مدل مورد استفاده برای تصریح رابطه ی علی میان مخارج دولت و ارزش افزوده ی بخش کشاورزی افزون بر وقفه های گوناگون دو متغیر بـالا، جملـه ی تصحیح خطا که بیانگر ارتباط میان نوسان های کوتاه مدت از مقادیر تعادلی بلندمدت رابطـه ی یـاد شده می باشد را نیز در برمی گیرد.
جهت مقایسه ی تاثیر مخارج دولت برارزش افزوده ی بخش کشاورزی و همین سیاست بـر ارزش افزوده ی بخش صنعت ، در این مرحله به بررسی نتایج بدست آمده از برآورد معادله های مربـوط بـه تعیین تأثیر سیاست های مالی بر ارزش افزوده ی بخش صنعت پرداخته شده است .
Effects of monetary and fiscal policies on economic growth within the St. Louis model."