چکیده:
اعتباریات و نقش آن در زندگی اجتماعی انسان مورد مطالعه رویکردهای گوناگون حوزة علوم انسانی و اجتماعی واقع شده است. رویکرد توحیدی سنت اسلامی و رویکرد تفسیری در علوم اجتماعی نوین غربی، از جمله این رویکردهاست. این پژوهش، با بررسی نظرات ابتکاری و تفصیلی علامه طباطبائی در اعتباریات اجتماعی، به عنوان حکیمی توحیدگرا و رویکرد تفسیرگرایانه پیتر وینچ، به دنبال شناخت کیفیت توجه به اعتباریات در این دو رویکرد و وجوه تشابه و تمایز آن میباشد. مطالعه مبانی روششناختی این دو اندیشمند، واکاوی رویکرد ایشان به اعتباریات اجتماعی و مقایسه آن با یکدیگر، این نتیجه به دست میآید که با توجه به مبانی و مبادی هستیشناسی، معرفتشناسی و انسانشناسی این دو متفکر، میتوان تفاوتهای عمیقی از قبیل توجه مبنایی به فطرت و کمال فطری در بحث اعتباریات علامه طباطبائی، در مقابل بازیهای زبانی وینچ و نسبیگرایی مورد نظر وی، مطرح کرد.
Conventionalities and the role they play in man’s social life are considered in the different approaches used in the field of human and social sciences. Among these approaches are the monotheistic approach used in Islamic tradition and the interpretive approach used in the new Western social sciences. Examining the creative and descriptive views about social conventionalities presented by Allamah Tabatabai، a monotheistic philosopher، and the interpretive approach of Pitter Vinch، this research seeks to make explicit the way conventionalities are viewed by each of these two approaches and the similarities and diffrences between their approaches. A study of the methodological principles of these two philosophers، an analysis of their approaches to social conventionalities and a comparison between them show that، when we consider the ontological، epistemological and anthropological principles of these two thinkers، we notice that there are deep differences between them، represented in the fundamental attention given to the nature and natural perfection in Allameh Tabatabaei’s discussion about conventionalities، and in the verbal games of Vinch and the relativism adopted by him.
خلاصه ماشینی:
"نقاط اشتراک و افتراق دیدگاه علامه و وینچ پیتر وینچ علامه طباطبائی تفاوتها همهجایی (شمول) بودن قواعد و اعتباریات لحاظ اعتباریات تنها در بخشی از زندگی انسان لحاظ اعتباریات فقط برای انسان تسری اعتباریات به موجود زنده انسان = موجود اعتبارساز انسان = خلیفهالهی توجهی به مصداق خارجی ندارد رابطه اعتبار و عین خارجی مهم است اهمیت نیاز برای انسان نقش کلیدی زبان و بیتوجهی به فطرت (زبان عامل ساخت واقعیت) ارجاع اعتباریات و نیازها به فطرت بیتوجهی به مراتب متعالی عقل (عقل قدسی و عقل شهودی) و نقش آن در تعیین اعتباریات اهمیت تمایز لایههای هستی و مبادی معرفتشناسی (حس، توهم، عقل و قلب) و نیز علم حصولی، حضوری/ عقل نظری و عملی اعتباریات، صرفا در متن اجتماع/ موجودیت پدیدههای اجتماعی در بافت اجتماعی منحصر به فرد خود قائل به وجود اعتباریات پیش از اجتماع نسبیگرایی و تکثرگرایی در مورد اعتباریات قائل به ملاک و معیار داوری در مورد اعتباریات با نظربه فطرت انسان (کمال فطری و من حقیقی آدمی) شباهتها توجه به جایگاه و نقش فلسفه در ارتباط با معرفت و علم عنایت به ضرورت اعتباریات در زندگی اجتماعی انسان معنابخشی اعتباریات به کنش افراد جامعه بررسی ارتباط جامعه و محیط با شناخت و علم نتیجهگیری در این پژوهش، مبانی فکری و فلسفی علامه طباطبائی و پیتر وینچ، به عنوان نماینده دو رویکرد توحیدگرا و تفسیرگرا مورد مطالعه قرار گرفت."