چکیده:
در تحقیقات مالی انجام شده توسط محققان حوزه های مالی، اثر متغیرهای فراوانی در مدیریت و حسابداری بررسی می شود. اما یکی از این متغیرهای مهم که می توان گفت بیشترین اثر را بر این حوزه و سیستمهای زیر مجموعه آن می گذارد، عامل فرهنگی است. تفاوتهای فرهنگی از قاره ای به قاره دیگر و از کشوری به کشور دیگر و حتی در سطحی خردتر از شهری به شهر دیگر باعث ایجاد هنجارها، ارزشها و شیوه های مختلفی می گردد و تاثیرات بسیار مهمی را در علومی چون حسابداری، مدیریت و سیستمهای مالیاتی بجا می گذارد. در این مقاله به بررسی ارتباط ابعاد فرهنگی هوفستد با ارزشهای سیستمهای مالیاتی(عدالت و بی طرفی مالیاتی) پرداخته می شود. فرهنگ و تفاوتهای آن در کشورهای مختلف طبیعتا باعث ایجاد ناهماهنگی هایی در روشها، اعمال و شیوه های طراحی سیستمهای مالیاتی خواهد شد لذا با مطالعه ارتباط بین ارزشهای فرهنگی در جامعه و ارزشهای مالیاتی می توان به نتایج مطلوبی رسید. این پژوهش برگرفته از چارچوبهای فرهنگی «هوفستد» (1980) می باشد تا بدین وسیله تاثیر فرهنگ بر سیستمهای مالیاتی شناسایی و بررسی گردند.
Cash resources are considered critical to any economic unit. Balance between available cash and cash needs، one of the major business units of economic health and sustainability of their activities.In many financial decisions، securities valuation models، capital project evaluation procedures، etc.، are central cash flows.
Accordingly، in this study، we used data from the financial statements of the pharmaceutical companies and the automotive accepted enhancing Tehran Stock Exchange، for the period between1385until1391and used multivariate linear regression model، the impact Vamlmaly determine Vjhnqd (Ahrmmaly، profitability، liquidity and firm size) in this industry to consider. These two industries are widely used. The research design was descriptive and correlational in nature and content of the various correlation study is part of a regression analysis. In addition، the inductive approach، the arrival of a part to the whole، and in terms of research design Bratlaat to rely on، then the event. this does not indicate a significant difference between these two variables is the industry. Varying sizes in both the pharmaceutical and automotive industry (total sample)، as well as pharmaceutical and automotive industries dependent variable is significantly related to cash holdings.، And finally، variable liquidity in both the pharmaceutical and automotive industry (total sample) were significantly associated cash holdings is the dependent variable، butto test this hypothesis in separate auto and pharmaceutical industries have a positive and significant relationship with the dependent variable، we got cash assets.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش از چارچوب فرهنگی هوفستد (1980) و گری (1988) برای توسعه مدل تئوریکی و ارتباط فرهنگ با سیستم های مالیاتی استفاده شده است و فرضیاتی که ارتباط بین فردگرایی، اجتناب از عدم اطمینان، فاصله قدرت و مردمنشی را بعنوان ارزشهای فرهنگی و عدالت و بی طرفی بعنوان ارزشهای کلیدی سیستم های مالیاتی آزمون شده است.
بنابراین کسب شناخت و مطالعه درباره تاثیر و ارتباط ارزشهای فرهنگی بر عملکرد و طراحی سیستم های مالیاتی در یک جامعه نیازی کاملاً مشهود است با توجه به اینکه پژوهش حاضر اولین گام در رابطه با ارتباط ارزشهای فرهنگی با سیستم های مالیاتی در ایران می باشد لذا کسب چنین شناختی نیز مستلزم انجام تحقیق و رسیدن به جواب این پرسش است که ارتباط بين ارزشها يا ابعاد فرهنگي هر جامعه با ارزشهاي سیستم های مالياتي آن جامعه چيست؟.
حال با توجه به متغیرهای مستقل یعنی ارزشهای فرهنگی و متغیرهای وابسته یعنی ارزشهای سیستم های مالیاتی فرضیات تحقیق بصورت ذیل می باشند: فرضیه (1): بين فردگرايي و عدالت مالياتي در ايران رابطه وجود دارد.
جدول (1) : خلاصه فرضیات و مدل تحقیق {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} ادبیات تحقیق به دلیل اهمیت موضوع رفع اختلافات حسابداری از طریق شناسایی تاثیرات فرهنگ در حسابداری تحقیقات و مطالعات و کنفرانسهایی در این مورد انجام شده است که می توان به مقاله " به طرف چارچوبی مفهومی برای تجزیه تحلیل فرهنگ بر حسابداری " که بوسیله آقای پیررا (1989) در مجله حسابداری بین المللی چاپ شد و یا مقاله " تاثیر تغییرات ارزشهای فرهنگی برسیستمهای ارزشی حسابداری " که توسط آقایان دکتر گری میک و دکتر حمید پور جلالی نوشته شد، اشاره کرد.