چکیده:
کشف باورهای دینی مبتنی بر شناخت ابزارها و منابع استنباط آنهاست. عقل، فطرت، شهود، وحی و سنت می توانند از جمله منابع کشف باورهای دینی باشند. اما جایگاه هریک و چگونگی بهره گیری از آنها در کشف باورهای دینی باید روشن شود. هدف این مقاله بیان جایگاه منابع نقلی، یعنی وحی و سنت در کشف باورهاست. تا چه حد می توان در کشف باورها و اعتقادات، به متون نقلی تمسک جست و با توجه به اینکه خود نقل نیز نیازمند اثبات حجیت است، کدام دسته از باورها از طریق نقل قابل پذیرش هستند. این مقاله با روش تحلیلی و توصیفی، درصدد تبیین این است که وحی و روایات نقل شده با در نظر گرفتن شرایط حجیت و دلالت، چگونه می توانند در فهم باورهای اعتقادی، به غیر از اثبات اصل وجود خداوند و نبوت در تمام اعتقادات کارایی داشته باشند.
خلاصه ماشینی:
"اگر روایاتی این سه شرط را داشت و مفید جزم و یقین بود حتی در اعتقادات و اصول دین (غیر از اصل مبدأ و نبوت) هم معتبر است، ولی اگر مفید جزم نبود، مانند لوح و قلم و کیفیت آفرینش آسمان و زمین و مانند آن، که اعتقاد به آنها شرط ایمان نیست، می تواند به عنوان احتمالی ظنی راهگشا باشد و به همین معیار هم می توان به صاحب شریعت اسناد داد، ولی نمی توان به طور جزم گفت که نظر اسلام در این زمینه چنین است؛ زیرا ادله حجیت خبر واحد مربوط به احکام عملی است که در آنها به ظن معتبر می توان اعتماد کرد (جوادی آملی، 1387، ص 391).
اما درباره ایمان به اموری که روایاتی در آن باره آمده ولی کیفیت آن به طور قطعی روشن نیست، مانند کیفیت معراج پیامبر و ما تنها علم اجمالی داریم، چه باید گفت؟ برخی از استادان معاصر بر این عقیده اند که در این مسائل نیز ایمان اجمالی کافی است: روایات متعارض اگر در محدوده امور تعبدی نباشد و از زمره مسائلی باشد که عقل نیز بدان راه دارد، در این صورت، حل تعارض با حضور عقل و داوری آن خواهد بود، و اگر عقل نتوانست درباره آن به نظر قطعی و یقینی برسد و یا از مسائل جزئی و مصادیقی بود که عقل را نیز بدان راه نبود، شناخت آن در حد اجمال باقی می ماند، و اگر ایمان به آن نیز وجود داشته باشد ایمانی اجمالی است؛ مانند ایمان به آنچه که پیامبر صلی الله علیه و آله طبق وحی آورده است و مطابق با واقع نیز هست، هرچند که آن شی ء به تفصیل برای ما روشن نشده باشد (جوادی آملی، 1375الف، ج 2، ص 425)."