چکیده:
مهم ترین و فنی ترین ابزار در اجرای برنامه های درسی مرتبط با دانشگاه علوم انتظامی، انجام تدریس اثربخش توسط استادان این دانشگاه است. بر این اساس یکی از مهم ترین و ضروری ترین رسالت های مسئولان دانشگاه های انتظامی و محققان حوزه تدریس در کشورمان، انجام پژوهش های کاربردی و اثربخش در این زمینه است. پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و از حیث روش توصیفی از نوع اکتشافی بوده که با استفاده از مطالعات متعدد کتابخانه ای و مطالعه دقیق منابع علمی مرتبط با حوزه تدریس اثربخش در دانشگاه، به تدوین مولفه ها و نشانگرهای تدریس اثربخش، جهت به کارگیری توسط استادان دانشگاه علوم انتظامی در راستای تحقق اهداف و رسالت های ناجا پرداخته شد. اهم یافته های پژوهش عبارت اند از:1- به طورکلی مهم ترین دیدگاه های ارائه شده توسط صاحب نظران و محققان حوزه تدریس در مورد مولفه ها و معیارهای تدریس اثربخش در دانشگاه عبارت اند از: دیدگاه میلر (2003)، دیدگاه کناپر و کروپلی (2000)، دیدگاه پاتریک و اسمارت (1998)، دیدگاه برایت من و همکاران (1993)، دیدگاه ویلبرت مکیچی (1999)، دیدگاه رامزدن (2005)، دیدگاه روسن شین و فرست (1993)، دیدگاه اچسون و گال (2003)، دیدگاه فرنچ (French،1998)، دیدگاه نیکول و هاریسون (2003).2- استادان دانشگاه علوم انتظامی برای اجرای یک تدریس اثربخش و باکیفیت جهت تحقق اهداف و رسالت های دانشگاه علوم انتظامی، باید مولفه هایی نظیر طراحی تدریس، اجرای آموزش، مدیریت کلاس درس، روابط انسانی، ارزشیابی و ویژگی های شخصیتی مطلوب را در فرایند تربیت و آموزش نیروی انسانی و دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی، به کار بگیرند 3- مهم ترین مولفه های اخلاق تدریس از دیدگاه صاحب نظران جهت به کارگیری توسط استادان دانشگاه علوم انتظامی عبارت اند از: مولفه کارآمدی آموزشی، مولفه کارآمدی در ارائه محتوا، مولفه کمک به رشد حرفه ای دانشجویان، مولفه احترام به همکاران، مولفه فضای بحث مناسب، مولفه احترام به کلاس، مولفه ارزشیابی مناسب و درست.