چکیده:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش پیشبینیکنندگی دلبستگی به والدین و همسالان و ازخودبیگانگی روانی در پیشبینی رفتار خرابکارانۀ نوجوانان است. به منظور دستیابی به این هدف، از بین دانشآموزان دبیرستانی با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای، نمونهای با حجم 320 نفر (176 دختر و 144 پسر) انتخاب و پرسشنامههای ازخودبیگانگی روانی (ملوین سیمن، 1959) پرسشنامۀ رفتار خرابکارانه و سیاهۀ دلبستگی به والدین و همسالان (آرمسدن و گرینبرگ، 1987) روی آنها اجرا شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین مولفههای مختلف ازخودبیگانگی روانی و کیفیت دلبستگی با رفتارهای خرابکارانه رابطه وجود دارد. همچنین، تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که ازخودبیگانگی روانی و کیفیت دلبستگی، پیشبینیکننده-های نیرومندی برای پیشبینی رفتارهای خرابکارانه در نوجوانان بودند (62.3%R2= ). با توجه به نتایج حاضر، توجه به شرایط ازخودبیگانگی روانی و کیفیت دلبستگی بین نوجوانان با والدین و همسالانشان در بررسی رفتار خرابکارانه، اهمیت دارد. لذا تأکید بر ایجاد فضای اعتماد، محبت، عاطفه و صمیمیت در رشد و تحول بهنجار دانشآموزان؛ برای والدین و مسئولین مدرسه امری ضروری است.
خلاصه ماشینی:
نتایج برخی پژوهش ها در حوزة روابط دلبستگی حاکی از آن است که بین کیفیت دلبستگی به والدین و رفتارهای ناسازگارانه ارتبـاط معنـی داری وجـود ندارد(سیمون ٣و همکاران ، ٢٠٠١)، اما پژوهش های صورت گرفتة بعدی در این زمینـه ، وجـود رابطه منفی و معنی داری را بین دلبستگی بـه والـدین و بـروز رفتارهـای خرابکارانـة فرزنـدان گزارش کرده اند(ورشوئرن و مارکوئن ٤، ٢٠٠٢؛ روبین و همکاران ٥، ٢٠٠٤؛ گـالن و رابینسـون ٦ ٢٠٠٥).
در همین زمینه ، نتایج پژوهش پاکدامن و همکاران (١٣٩٠) نشان دادکه هرچه سطوح دلبستگی به والدین از کیفیت بالاتری برخوردار باشد، رفتارهـای خرابکارانـه در بـین نوجوانـان کـاهش چشمگیری خواهد داشت ؛ به نحوی که بالا بودن کیفیت اعتمادو ارتباط بین والدین و فرزندان رابطهة منفی و معنی داری با رفتارهای خرابکارانه فرزندان داشته و بالا بودن میـزان بیگـانگی از والدین در بین نوجوانان ، رابطة مثبت معنی داری با مشکلات رفتاری -هیجـانی دارد.
Conformity / دورة نوجوانی ، با ضعیف شدن نظارت والدین ، گسترش روابط با گروه های مختلف همسـالان ، کاهش دلبستگی به والدین و در نتیجه ، افزایش بیگانگی از آنها، همراه شود، نوجوانان قـادر بـه برقراری ارتباط بین رفتار خودو پاداش کسب شده از گـروه نخواهنـد بـودو درنتیجـه دچـار نوعی احساس بی قدرتی وبی معنایی شده و برای تحقق خواسته خود ممکن است یـا راه انـزوا و بیگانه شدن با جامعه را در پیش گیرند یا برای مورد توجه قـرار گـرفتن بـه سـمت ارتکـاب رفتارهای پرخاشگرانه و تخریب اموال عمومی روی آورند(سیگل ، ١٩٩٨).
The inventory of parent and peer attachment; individual differences and their relationship to psychological well-being in adolescence.