چکیده:
روابط آذربایجان با ج. ا. ایران تحت تأثیر وجهه آن به عنوان کشوری شیعی و تحت حاکمیت یک دولت سکولار فعال شکل گرفته است. در این میان، بیش از آنکه عوامل جغرافیا، مذهب و قومیت باعث تقویت روابط شده باشد، از آن ممانعت کرده است. این کشور در اغلب مواقع، نقش مخالف ایران را در منطقه ایفا میکند و بهرغم جمعیت عمدتا شیعه، حکومتی غربگرا دارد و شدیدا تلاش میکند تا به آن چیزی که ایران نیست، تبدیل شود. بررسی کلی روابط خارجی آذربایجان در ارتباط با ایران نشان میدهد که این روابط عموما مبتنی بر حسن همجواری بوده و از نظر تجاری در سطحی نه چندان مطلوب قرار دارد؛ اما در کنار آن، به لحاظ سیاسی و همچنین از بعد امنیتی دارای چالشهایی بوده است. عوامل و دلایل متعددی در این ارتباط دخیل و موجبات واگرایی دو کشور را در قالب یک نظام معنایی منفی فراهم آورده است. اما در این مقاله، مشخصا از «زاویۀ دید ایران» به این روند نگریسته میشود و در این راستا، مسائلی همچون قومگرایی، برخی تحرکات ضدایرانی باکو، چالشهای رژیم حقوقی و نظامیگری در قلمرو خزر، و همکاریهای پر ابهام آذربایجان با اسرائیل و همچنین آمریکا از جمله عوامل مؤثر در این قضیه محسوب میشوند که ایران نیز نسبت به آنها حساسیت ویژهای دارد. نظر به این مهم، مقالۀ حاضر، ضمن بررسی متغیرهای اثرگذار در ناکامی روابط دو کشور، بهگونهای توصیفی - تحلیلی به واکاوی و تبیین مجموعه عوامل مورد ادعا در این خصوص میپردازد