خلاصه ماشینی:
"این موضوع ضمن اینکه اعمال قدرت خودسرانه استبدادی را تعدیل میکرده باعث تجزیه قدرت اجتماعی نیز میشده است (قاضیمرادی، 1387: 207-305) در انقلاب اسلامی حمایتطلبی در مردم به هیچ عنوان دیده نشد چنانکه یکی از شعارهای اصلی انقلاب، نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی، بود که از یک حرکت اصیل مبتنی بر دین و تمدن کهن ایرانی حکایت داشت.
در شرایطی که حکومت استبدادی مردم را در امور سیاسی دخالت نمیدهد (عدم مشارکت سیاسی) و «فساد» و «بیقانونی» که خود آغازگر اوست به ایجاد و گسترش فردگرایی اجتماعی ختم میشود، طبیعی است که افراد جامعه که به دنبال منافع شخصی خود هستند به هر نحوی از پرداخت مالیات گریزان باشند حتی با خریدن مأموران مالیاتی.
میانگین شاخص اصلی سالهای قبل از انقلاب سالهای اول پس از پیروزی انقلاب 20 سال پس از انقلاب ارزشهایانسانی، عاطفیورفتاری متقابل بین اعضای جامعه 85/1 55/3 94/1 همگرایی سیاسی و پیوند بین دولت و مردم 58/1 28/3 94/2 اهتمام به حضور و مشارکت در مسائل اجتماعی و سیاسی 66/1 26/3 97/2 اعتماد بهنفسواحساساقتدارملی 54/1 69/3 57/3 احساسآزادیهایسیاسیواجتماعی 57/1 91/2 89/2 بررسی میانگینهای به دست آمده، نتایج مهم زیر را نشان میدهد: ـ در هیچ کدام از شاخصهای ارزشهای جمعگرایانه، وضعیت 20 سال پس از انقلاب نسبت به دوران قبل از انقلاب دچار افول و کاهش نشده است.
تغییر ارزشهای اجتماعی در قبل و بعد انقلاب در راستای نقشآفرینی انقلاب و هویت آن علاوه بر اینکه از جهات کارکردی و جامعهشناختی قابل بررسی است از جهت بنیادین و سیاسی نیز جای تأمل جدی دارد: تغییر ارزشهای جامعه با مشروعیت نظام از نظر مردم (مقبولیت) ارتباط تنگاتنگی دارد و خطر جدی برای ماهیت انقلاب خواهد بود."