چکیده:
یکی از پیامد های مدرنیزه کردن جوامع ، تاثیر مخرب تکنولوژی و ساخته های دست بشر اسـت که ارزشی بالاتر از انسان پیدا می کنند و انسان در مرتبه ای کمتر از ساخته هـای دسـت خـویش قرارمی گیرد. در این میان هویت انسانی به استفاده از امکانات و تکنولوژی معنا پیدا میکنـد کـه بر این اساس آگاهی انسان نسبت به همنوع خود را به توهمی وابسته بـه تکنولـوژی تبـدیل مـی کند. به عبارتی تکنولوژی معیار انسانیت و بت افراد می شود که به آن بت وارگـی کـالا یـا شـی گشتگی گفته می شود. ایران نیز که جامعه ای نیمه سنتی است ، در مقابل دنیای صنعتی قرار مـی گیرد و ناچار به پذیرش این حرکت می شود. به موجب این پذیرش ، جامعه به سمتی پیش بـرده می شود که یک ایرانی امروزی دائما در تقلای هویت بخشی به خویش ، به سمت مدرنیته کردن خود قدم بر می دارد و به عبارتی به سمت شی وارگـی انسـانی قـدم بـر مـی دارد. سـوال ایـن پژوهش عبارت است از اینکه چه پیامدهایی در مواجه با مدرنیزه شدن جامعه ایران که به سـمت تکنولوژی زدگی شدن قدم بر میدارد و چگونه می توان از پیامـدهای ایـن شـیوارگـی انسـانی جلوگیری نمود. هدف از این پژوهش بررسی ابعاد مدرنیزه کردن ایران بر ساختار اجتماعی ایران اسلامی و جلوگیری از صنعت زدگی فرهنگی در جامعه ایران می باشد. با بررسی چالشها پیش رو به راهکارهایی ارائه شده و از پیامدهای مخرب شی گشتگی ایرانیان جلوگیری نموده است .
خلاصه ماشینی:
اما شاید در هیچ دوره ای از تاریخ پر فـراز و فـرود تمدن بشری، مانند عصر کنونی، مباحث مدرنیتزه کردن و نوع برخورد تمدنها بـا آن و تـأثیرات مدرنیته بر جوامع بشری تا بدین حد ، احساس نشده باشد و دلیل ایـن مـدعا نیـز آنکـه علـم و تکنولوژی، سیطره و هژمونی خود را بر تمامی شئون زندگی و حیات بشری گسـترانده اسـت و فقدان نظر جامع در مورد ارتبـاط نـوع نگـاه انسـان بـه تکنولـوژی و جایگـاه انسـان در جامعـه مکانیکی به وضوح ناهنجاریهایی را در این دوران به منصه ظهور گذاشته است .
مدرنیته بـا ورود به خود به سرزمینها که دارای تمدنهای غنی تاریخی و فرهنگی هستند باعث چالشها و تناقضاتی می شوند که در لایه های زندگی بشری تأثیر می گذارد و انسان را مانند یک شـی کـه خـالی از روابط انسانی است تبدیل کرده در حالی که جامعه سنتی با فرهنگ خاص خود، با ایـن موضـوع خود را در تعارض می بیند و به جای هضم تکنولوژی در فرهنگ دیرنه خود، آن را در تعـارض و به جنگی ناخواسته روی می آورند.
مهم ترین ابزار مورد استفاده در تهاجم فرهنگی عبارت اند از: ١- آموزش ، زبان ، ترجمه و اصطلاحات : آموزش به سبک غربی یکـی از روش هـای اسـتعماری نفوذ در کشورهای جهان سوم بوده است (شفیعی سروستانی، ١٣٧٢)؛ یکی از کارکردهای پنهـان این برنامه های آموزشی که در ظاهر بـه منظـور پیشـرفت علمـی در ایـن کشـورها اجـرا شـده ، زمینه سازی برای پذیرش فرهنگ بیگانه و برتر جلوه دادن آن و انهدام فرهنگ ملـی بـوده اسـت (قائم مقامی، ١٣٥٦).