چکیده:
علیمحمد شیرازی پس از بابیت، در پی ادعاهای مهدویت و نبوت، از مظهریت و الوهیت خود سخن گفت. حسینعلی نوری نیز همزمان با ادعای نبوت، خود را ظهور الهی خواند و به دنبال آن ادعای الوهیت کرد. این دو جریان نوظهور، مدعی بداعت و نوآوری هستند؛ اما در بسیاری از ادعاهایشان، از جریانهای باطنی و انحرافی تشیع الگو گرفتهاند که خود برخاسته از آناند.این نوشتار با بررسی ادعاهای الوهیت و مظهریت علیمحمد شیرازی و حسینعلی نوری، به پیشینهشناسی آنها پرداخته و برای مخاطب روشن میسازد که اینگونه ادعاهای سران بابیت و بهائیت، ریشه در آثار سران جریانهای باطنی و انحرافی تشیع دارد و در حقیقت، ادعای به ظاهر تازۀ سران بابیت و بهائیت، بازگو کردن سخنان کهنه پیشینیان است.
خلاصه ماشینی:
"حسینعلی نوری _ ملقب به بهاء الله که مدعی نبوت شد و پایه بهائیت را گذاشت _ نیز همزمان با نبوت _ که بر پایه بشارت «ظهور موعود» توسط علی محمد شیرازی با عنوان «من یظهره الله» بیان شده بود _ مدعی الوهیت شد و پیدایش خود را ظهور الهی خواند.
(اشراق خاوری، 130: ج1، 78) نوری از جمله کسانی است که با نفی توحید، از یگانگی خود سخن میگوید: «انه لا اله الا انا الباقی الفرد القدیم» (نوری، بیتا: 84 و 86) و خود را خدای خدایان میخواند: «کل الالوه من رشح امری تالهت و کل الربوب من طفح حکمی تربت» (افندی، 1340: ج2، 255).
خیاوی _ از نویسندگان معاصر _ نیز نوشته است: نعیمی _ مرشد جریان حروفیه _ در سرودههای خود از الوهیت دم میزند: پنبه غفلت ز گوشش، خواجه چو آرد برون بشنود از کائنات «انی انا الله» ما (خیاوی، 1379: 196) یادسپاری: برخی از بابیان و بهاییان در مقام توجیه ادعاهای الوهیت و ربوبیت علی محمد شیرازی و حسینعلی نوری از شطح بودن آنها سخن گفتهاند و به جملات بایزید بسطامی استناد کردهاند.
نتیجهگیری بر اساس پیشینهای که از ادعاهای مدعیان مظهریت و الوهیت بیان شد و شباهتها، تجانسها و اقدامات همسانی که میان آن مدعیان و ادعاهای سران بابیت و بهائیت وجود دارد، روشن میشود که ادعاهای مظهریت و الوهیت علیمحمد شیرازی و حسینعلی نوری، نهتنها بداعت و تازگی ندارد، بلکه مسبوق به سابقه و الگوسازی شده از آثار جریانهای باطنی و انحرافی شیعه است که پیش از این دو مسلک میزیستند."