خلاصه ماشینی:
"این امر به عنوان اصلی ترین عامل شکلگیری "مزیت نسبی" جهان غرب نسبت به سایر حوزههای جغرافیایی، سیاسی و تمدنی محسوب میشود.
هژمونی گرایی غرب را میتوان عامل اصلی بسیاری از تضادهایی دانست که از قرون وسطی به بعد در سیاست جهانی ایجاد شده است و جنگهای صلیبی به عنوان آغاز چنین جدال هایی محسوب میشود.
دین گرایی در کشورهای غربی دارای رویکرد اجتماعی بوده و از این طریق منجر به حداکثر سازی انسجام ساختاری در واحدهای یاد شده میشود.
گروههای محافظه کار غرب این نکته را مورد تأکید قرار میدهند که مطلق گرایی اسلامی به عنوان یک تهدید اساسی جانشین سایر ایدئولوژیهای رادیکال و سکولار شده است.
در شرایطی که قالبهای گفتمانی مارکسیستی، کار ویژه خود را از دست دادهاند و از سوی دیگر، دوران نظام دو قطبی به پایان رسیده است طبیعی است که شکل جدیدی از تهدید سازی و مقابله گرایی استراتژیک جهان غرب ایجاد شود."